واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1929
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
ناحیه‌ای در دیوارۀ قدامی داخل زهراه که نقش آن در فعالیت جنسی هنوز دقیقاً مشخص نشده است متـ . نقطۀ گرفنبرگ Gräfenberg spot
G-tube
نگاه کنید به : gastrostomy tube
G2B
نگاه کنید به : government-to-business
G2C
نگاه کنید به : government-to-citizen
G2E
نگاه کنید به : government-to-employee
G2G
← قماربازان گمنام
gabarit
دروازه‏ای با عرض و ارتفاع معین که حد مجاز عرض و ارتفاع وسیلۀ نقلیۀ ریلی را تعیین می‏کند
قفسی توری پر از قلوه‏سنگ و قطعات مختلف که با قرار دادن تعدادی از آنها بر روی هم، به‌صورت خشکه‏چینی، از ریزش دیوارۀ خاکی جلوگیری می‏کنند
gable roof
نگاه کنید به : ridge roof
Gabriel biplot
نگاه کنید به : biplot
ابزار کوچک و نوساخته‌ای که در آن فنّاوری نوی به کار رفته است و کارهای مخصوصی را انجام می‌دهد
نوعی بن‌سازۀ نیرومند برای طراحی و پیش‌نمونه‌سازی و ساخت ‌افزاره‌های الکترونیکی یا مجموعه‌ای از اجزای الکتریکی کوچک‌تر
افزاره‌های مکانیکی یا الکترونیکی مورداستفاده برای اهداف خاص
شخصی که در بیشتر حوزه‌های فنّاوری اطلاعات تجربۀ بسیار دارد
پرندگانی غالباً اهلی با سر کوچک و بال‌های کوتاه و بدن درشت
gaffer grip, bear trap
میله‌ای سبک‌ اما محکم که با نیروی فنر در بین دو دیوار قرار می‌گیرد و از آن برای نصب و آویزان کردن چراغ استفاده می‌شود
gaffer tape, camera tape
نوارچسب پنج‌سانتی‌متری مشکی آلومینیمی که برای کاربردهای گوناگون، ازجمله در صحنه‌آرایی و نصب چراغ، مورد استفاده قرار می‌گیرد
gaffer, key electrician, chief lighting technician
مسئول نورپردازی و تجهیزات برقی که زیر نظر مدیر فیلم‌برداری کار می‌کند
واکنش غیرارادی نوزاد هنگامی که یک شیء سفت به بخش پسین دهان او برخورد می‌کند
gagman
نگاه کنید به : stand-up comedian
معیاری که میزان افزایش دامنۀ نشانک/ سیگنال تولیدشده را در تقویت‏کننده نشان می‏دهد و به‌صورت نسبت دامنۀ خروجی به دامنۀ ورودی بیان می‏شود
gain control 1
افزاره‌ای برای تنظیم بهره در تقویت‌کننده متـ . واپایشگر بهره
gain control 2
فرایند تنظیم بهره در دستگاهی الکترونیکی مانند تقویت‌کننده متـ . واپایش بهره
gain control, acoustic gain control
بخشی از مدار سمعک که برای تنظیم دستی یا خودکار بهرۀ صوتی و به‌تبع آن تراز خروجی سمعک به کار می‌رود
gain of function mutation, gain of function
جهشی که به بیش‌بیانی (overexpression) یا بیان نابجا و نابهنگام ژن منجر می‌شود
gait recognition
فرایند بازشناسی هویت فرد با استفاده از الگوی راه رفتن او
پوششی از جنس چرم یا جیر که قسمت پایین ساق و بالای کفش را می‏پوشاند
galactic cluster
نگاه کنید به : open cluster
galactic disk
جزء اصلی ساختار کهکشان‌های مارپیچی و عدس‌گون و برخی کهکشان‌های نامنظم که شامل ستاره‏ها و گاز و غباری است که به دور مرکز کهکشان می‌گردند