واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1929
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
ترس غیرعادی از ازدواج
gamosepalous
نگاه کنید به : synsepalous
GAN
نگاه کنید به : global area network
ganger
نگاه کنید به : patrolman
gangliated
نگاه کنید به : ganglionated
یاختۀ عصبی متـ . یاختۀ گرهی ganglion cell
مجموعۀ اجسام یاخته‏ای عصبی که خارج از مغز و نخاع قرار دارند متـ . گره 2
ganglion cell
← گره‏یاخته
ganglionated, gangliated
دارای گره
ganglionic
مربوط به گره
ganglionic blocker, ganglion-blocking drug
دارویی پادکنشگر که باعث مسدود شدن یا اختلال در مسیر انتقال پیام‌ها در گره‌های عصبی می‌شود
ganglionitis
التهاب گره
gangplank, brow
الواری که به‌عنوان پل بین شناور و ساحل از آن استفاده می‌کنند
فیلمی که موضوع آن زندگی زیرزمینی دسته‏های تبهکار و درگیری آنها با یکدیگر یا با پلیس است
gangway 1
تخته یا سازه‏ای فلزی یا چوبی که به‌صورت پلی بین عرشۀ کشتی و اسکله یا بین دو کشتی قرار می‌گیرد و ازطریق آن تردد کارکنان کشتی میسر می‌شود
سازه‌ای انعطاف‌پذیر در دو سر واگن که دسترسی به دیگر واگن‌ها را امکان‌پذیر می‌کند متـ . فانوسی
نوعی خط هم‌پوش که در خطوط سریع‌‌السیر و در جاهایی که محدودیت فضا وجود دارد به کار می‌رود
gantlet track with switches
نوعی خط هم‌پوش که در هر دو سر آن سوزن نصب شده است و امکان عبور از خط کناری برای وزن کردن قطار را فراهم می‌کند
gantlet track/ gauntlet track
سازه‌ای متشکل از مسیری دوخطه که در آن ریل حرکتی یکی از خطوط، بین دو ریل خط دیگر قرار گیرد
gantry crane, bridge crane
نوعی جرثقیل ریلی با چرخ لاستیکی و دهانۀ بسیار بزرگ که در اسکله‌ها و بعضی کشتی‌ها برای تخلیه و بارگیری کالا، عموماً بارگُنج‌ها، از آن استفاده می‌شود
یکی از چهار قمر گالیله‏ای و بزرگ مشتری با قطر 5262 کیلومتر که پُرنورترین آنهاست
صفرهای متوالی در یک دنبالۀ دودویی که بیت پیش و پس از آن یک باشد
gap 2
نگاه کنید به : root gap
gap 3
← کاف لایه‌نگاشتی
وقفۀ به‏وجودآمده در زنجیرۀ حرکت وسایل نقلیه در یک مسیر
مقایسة نظام‌مند کارهایی که یک سازمان انجام می‌دهد با کارهایی که مایل به انجام آنها است
gap between electrodes
نگاه کنید به : spark plug gap
gap bridging, spark plug whiskering
تشکیل رسوب کربن یا دیگر مواد در دهانۀ شمع که باعث اتصال کوتاه و از کار افتادن شمع می‌شود
gap Diffie-Hellman group, GDH
گروه G هرگاه که مسئلۀ تصمیم دیفی ـ هلمن روی آن در زمان چندجمله‌ای حل‌پذیر باشد، اما احتمال وجود یک الگوریتم/ خوارزمی احتمـالاتی بـرای حـل مسئلۀ محاسبـاتی دیفی ـ هلمن بر روی آن گروه در زمان چند جمله‌ای ناچیز باشد
فرمول‌دار