واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 4822
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
هریک از مجموعه‌آب‌سنگ‌های پیش‌ساحلی (nearshore) که در هنگام کاهش سطح آب یا افزایش سطح خشکی بر روی نهشته‌های حوضه شکل می‌گیرد
آب‌سنگی که بخش عمدۀ آن از بقایای جلبک‌هایی تشکیل شده است که اندامگان‌های اصلی تولیدکنندۀ کلسیم‌کربنات هستند
نوعی دیوارۀ آب‌سنگی که پشت‌بندهایی نامنظم و عمود بر محور خود در جهت‌های دریاسو (seaward) و بادپناه دارد
fringing reef, shore reef
آبسنگی که مستقیماً به ساحل قاره یا جزیره متصل است
آب‌سنگ باریک و کشیده‌ای دور از ساحل با دیواره‌های آب‌سنگی جانبی
barrier reef
نوعی آبسنگ مرجانی که آب‌های آزاد آن را از خشکی جدا کرده است
آب‌سنگ نسبتاً کوچکی که سطح فوقانی آن صاف است
آب‌سنگ کوچکی شبیه به مخروط که رأس آن به‌سوی دریا است و در میان آب‌سنگ‌های خطی، که لبۀ طاقچه‌‌مانند دارند، رشد می‌کند
سد یا پشتۀ کوتاهی از ماسه در امتداد کرانۀ دریاچه یا دریا که با جریان آب یا موج شکل می‌گیرد متـ . سد ماسه‌ای sandbar
آبسنگ حاصل از ترکیبات آهکی مرجانی
trough reef, reverse saddle
نهشته‌ای کانی در امتداد صفحۀ لایه‌بندی که به ناوۀ چین ناودیسی متصل است
آب‌سنگی خطی (linear reef) در میان آب‌سنگ سدی کبیر (Great Barrier Reef) در ساحل استرالیا که دو سر آن به سمت داخل خم شده است و به شکل هلالی در لبۀ تند فلات قاره دیده می‌شود
نوعی بیماری که در آن به علت افزایش شدید فشار درون چشم، دید از بین می‏رود
در بسکتبال، وارد کردن توپ با سرعت و قدرت به داخل سبد
در والیبال، پرش و زدن توپ از بالای تور به زمین حریف با زاویه‏ای تند
در بسکتبال، بازیکنی که توپ را با سرعت و قدرت وارد سبد می‌کند
بازیکنی که آبشار می‏زند
سلسله‌فعالیت‌های پیوسته در پردازش داده‏ها که در آن انجام هر مرحله وابسته به وقوع مرحلۀ قبل است
ترتیب دادن یک سلسله فعالیت‌های پیوسته در پردازش داده‏ها که در آن انجام هر مرحله وابسته به وقوع مرحلۀ قبل است
رده‌ای از سخت‌پوست‌وندان که در آب‌های شیرین زندگی می‌کنند و پالیده‌خوار هستند؛ اعضای این رده بدنی پهن و ضمائم تنه‌ای برگ‌شکل دارند و پیش‌ران (coxa) آنها دارای روپایۀ (epipodite) پهنی است که به‌عنوان آبشش (‌‌‌‌‌gill) عمل می‌کند
groin 1/ groyn
سازه‌ای مصنوعی، عمود بر خط ساحلی که رسوباتی را که جریان‌های موازی ساحل حمل می‌کنند به دام می‌اندازد
دورۀ گرمی که در آن برف و یخ آب می‌شوند
تقدم آب‌شوند، گاه چند‌ساعته، در یک دوره براثر آب‌‌شوند یا افزایش چشمگیر دما در تراز کوهستان نسبت به مناطق مشابه مجاور
دوره‌ای از هوای ملایم در اواخر ژانویه در ایالات متحده که معمولاً هرساله برگشت می‌کند و این دوره در شمال شرق ایالات متحده بارزتر و در غرب میانه کمتر بارز است
siphon 1, syphon
محفظه‏ای که با کشیدن اهرم، آب آن با فشار تخلیه می‏شود
نوعی سیفون با مخزن بزرگ
leaching 1
حل و جداسازی اجزای سازندۀ انحلال‏پذیر از سنگ یا خاک یا کان‌سنگ با استفاده از سیالات
چشمۀ آبگرمی که آب داغ و بخار به‌تناوب از آن فوران می‏کند
پاشیدن آب بر روی پوشش گیاهی: الف) برای از میان‌ بردن انرژی انباشتی در برگ‌ها در نتیجۀ تبخیر؛ ب) برای رفع کمبود آب برگ و جلوگیری از پژمردن آن؛ ج) برای زدودن شبنم و یخ و مواد ترشح‌شده از سطح پوشش گیاهی