واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1929
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
GDI
GDP 1
GDP 2
نگاه کنید به : gross domestic product
نسبت تولید ناخالص داخلی اسمی به واقعی، که از آن برای تعدیل اثر تغییرات تولید ناخالص داخلی اسمی، ناشی از تغییر قیمت‌ها، استفاده می‌شود
GDS 1
GDS 2
gear housing
نگاه کنید به : gearbox housing
gearbox housing, gear housing
محفظه‌ای توخالی، معمولاً ریختگی، که اجزای جعبه‌دنده در درون آن جای می‌گیرند
gearbox input shaft, input shaft, primary shaft
محوری که توان موتور را از کلاچ به جعبه‌دنده منتقل می‌کند
gearbox main shaft
نگاه کنید به : gearbox output shaft
gearbox output shaft, output shaft, gearbox tailshaft, gearbox main shaft, mainshaft
محوری که توان را از جعبه‌دنده به‌طور مستقیم یا از طریق میل‌کاردان (drive shaft) به دیفرانسیل (differential) منتقل می‌کند
gearbox tailshaft
نگاه کنید به : gearbox output shaft
gearbox, transmission 4, gearcase
یکی از زیرمجموعه‌های زنجیرة نیرورسان که گشتاور و دور انتقالی موتور به چرخ‌ها را متناسب با نیاز خودرو تنظیم می‌کند
gearcase
نگاه کنید به : gearbox
gearcase
نگاه کنید به : gearbox
gearchange linkage, shifter linkage, shifter mechanism, gearchange mechanism
سامانه‌ای متشکل از میله‌ها و اتصالات که حرکت را از دسته‌دنده به جعبه‌دنده انتقال می‌دهد
gearchange mechanism
نگاه کنید به : gearchange linkage
کشتی مجهز به جرثقیل
gearless
نگاه کنید به : gearless ship
gearless carrier
نگاه کنید به : gearless ship
gearless ship, gearless, gearless carrier
هر کشتی که بر روی عرشه جرثقیل نداشته باشد و برای بارگیری و تخلیه از جرثقیل‌های اسکله استفاده کند
پایه‌ای با زائده‌هایی انعطاف‌پذیر، شبیه به پنجة پای مارمولک، که از آن برای نگه داشتن گوشی تلفن همراه و دوربین عکاسی و گرفتن خودعکس استفاده می‌کنند
geek, techno-geek
شخصی که مهارت زیادی در استفاده از فنّاوری‌های نوین رایانه‏ای دارد متـ . خورۀ رایانه
gegenschein, counter glow
نور بسیار کم‏فروغی که ممکن است به‌صورت توده‏ای در نقطۀ مقابل خورشید در آسمان هنگام شب دیده شود
gel
پراکنه‏ای به‌صورت محلول تعلیقی یا بسپاری که رفتاری مانند جامد کشسان یا نیمه‏جامد دارد
gel diffusion
نگاه کنید به : immunodiffusion
لایة نازکی از ژلاتین که برای برداشتن اثر انگشت از یک سطح و انتقال آن به قطعه‌ای پلاستیکی و انعطاف‌پذیر به کار می‌رود
gel point
مرحله‏ای در فرایند بسپارش تراکمی غیرخطی که ژل شدن در آن رخ می‌دهد
gel-filtration chromatography
نوعی سوانگاری اندازه‌ای که در آن از فاز متحرک آبی برای جداسازی مواد براساس وزن مولکولی آنها استفاده میشود
gel-permeation chromatography
نوعی سوانگاری اندازه‌ای که از آن برای جداسازی مواد غیرآبی براساس وزن مولکولی آنها استفاده میشود