واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 7198
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
cameo 2
نگاه کنید به : cameo lighting
cameo appearance, cameo 1, cameo role
حضور کوتاه‌مدت یک بازیگر معروف در فیلم
انداختن نور بر روی بازیگران با پس‌زمینۀ تیره برای تأکید و برجسته کردن آنها
cameo role
نگاه کنید به : cameo appearance
cameo role
نگاه کنید به : cameo appearance
وسیله‏ای دارای دهانه‏ای مجهز به عدسی یا سامانه‏ای از عدسی‌ها که نور از آن عبور می‏کند و بر روی صفحۀ حساس، تصویر ایجاد می‏شود متـ . دوربین 1
camera angle, camera position, camera view
میدان دید عدسی دوربین نسبت به موضوع یا رویداد صحنه
camera anterior bulbi
نگاه کنید به : anterior chamber
camera card, shot list, shot sheet, crib card
برگه‏ای شامل فهرست نماهای صحنه که راهنمای تصویربردار است
مجموعه‏ای از عوامل فنی که مسئولیت کارهای مربوط به فیلم‌برداری را بر عهده دارند
camera lucida
وسیله‏ای متشکل از یک منشور بازتابان که برای طراحی و رونگاری از مناظر و چهره‏ها و غیره به کار می‏رود
camera movement
جابه‏جایی‌های دوربین فیلم‌برداری یا ویدئویی برای نشان‏ دادن صحنه یا متناسب با حرکت بازیگران برای دستیابی به بهترین تصویر مورد نظر
دوربین اولیه که در آن تصویر حقیقی شی‏ء روی دیوارۀ مقابل عدسی مشاهده می‏شد
camera oculi anterior
نگاه کنید به : anterior chamber
camera oculi posterior
نگاه کنید به : posterior chamber
camera operator 1, cameraman 1
در تلویزیون، شخصی که در فرایند تولید فیلم وظیفۀ تصویربرداری را بر عهده دارد و معمولاً زیر نظر مدیر تصویربرداری کار می‏کند
camera operator 2 ,cameraman 2
در سینما، شخصی که در فرایند تولید فیلم، وظیفۀ فیلم‌برداری را بر عهده دارد و معمولاً زیرنظر مدیر فیلم‌برداری کار می‏کند
camera position
نگاه کنید به : camera angle
camera posterior bulbi
نگاه کنید به : posterior chamber
camera tape
نگاه کنید به : gaffer tape
camera tape
نگاه کنید به : gaffer tape
camera view
نگاه کنید به : camera angle
cameraman 1
نگاه کنید به : camera operator 1
cameraman 1
نگاه کنید به : camera operator 1
camouflage
استفاده از مواد طبیعی یا الکترونیکی یا مصنوعی برای پوشاندن افراد یا تجهیزات یا مکان‌های راهکنشی با هدف فریب دشمن
اقداماتی که نیروهای خودی انجام می‏دهند تا با استفاده از مواد طبیعی یا مصنوعی، افراد یا مواضع راهکنشی خود را از دیدبانی دشمن حفظ کنند و بدین‏ترتیب باعث گمراهی و سردرگمی دشمن شوند
اقامتگاهی ارزان‏قیمت که مسافران با استفاده از چادر یا کاروانک در آن اقامت می‏کنند متـ . اردو
camp 2
نگاه کنید به : camp-on
نوعی تخت که غالباًً از آن در سفر استفاده شود
camp car, outfit car, dormitory car, bunk car
واگنی با امکانات اقامتی برای استراحت کارگران و کارکنان در محل کارگاه نصب خط