واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 295
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
غلتی که شناور به‌ طرف بادخور می‌زند
کج شدن یا غلتیدن خودرو حول محور طولی در هنگام عبور از پیچ‌ها
غلت ناخواستۀ هواگَرد که براثر جابه‌جایی سریع سکان عمودی رخ می‌دهد
موج بزرگ و بلندی که معمولاً تا رسیدن به ساحل یا برآمدگی‌های زیرآبی شکل خود را بدون شکست حفظ می‌کند
rock and roll
تاب خوردن و غلتیدن واگن بر روی ریل‌های درزدار که اغلب در سرعت کم اتفاق می‌افتد * این واژه از ترکیب و ادغام دو لفظ «غلت» + «تاب» ساخته شده است.
roller mill, roll mill, ring roller mill
دستگاهی برای مخلوط ‌کردن بسپارها با مواد دیگر متشکل از غلتک‌هایی که به‌صورت افقی نزدیک هم قرار می‌گیرند و به‌سرعت می‌چرخند متـ . آسیای غلتکی
rolled 1, roll 3
← لرزشی
rolling 1
[حمل‏ونقل دریایی] غلتیدن از چپ و راست حول محور طولی بر اثر موج [حمل‏ونقل دریایی، حمل‏ونقل هوایی] فرایند دَوران هواگَرد حول محور طولی
inline roll, crossline direction
جابه‌جایی باریکه در راستای موازی با خطوط گیرنده
crossline roll, x-line roll
جابه‌جایی باریکه در امتداد عمود بر خطوط گیرنده
← غلتشگاه ریل
بخشی از سطح چرخ‌های وسایل خط‏نورد که با غلتشگاه ریل در تماس است
سطح فوقانی تاج ریل که در آنجا ریل با چرخ تماس می‏یابد متـ . غلتشگاه
rolling 2
مربوط به دَوران هواگَرد حول محور طولی
roll 4
بشکه یا استوانۀ فلزی یا غیرِفلزی (در صنایع متالورژی، عموماًً فولادی) که برای نورد کردن به کار می‏رود * مصوب فرهنگستان اول
sheepsfoot roller/sheeps-foot roller
غلتکی فولادی که سطح جانبی آن از میله‌های کوتاه فلزی پوشیده شده است و از آن برای کوبیدن خاک و جاده‌سازی در جنگل استفاده می‌شود
fairlead/ fairleader, lead 4
سامانه‌ای متشکل از یک یا چند غلتک که عبور طناب را به‌سمت معینی هدایت و تسهیل می‌کند
roller fairlead, roller chock, old man, dead man 1
نوعی غلتک طناب که بر روی پایه نصب می‌شود
universal multi-angled fairlead, St. Laurence chock, universal fairlead
نوعی غلتک طناب که دارای یک یا چند جفت غلتک در امتداد محورهای عمودی و افقی است و نقش نوعی چشمی را ایفا می‌کند
double roller fairlead
جفت‌غلتکی که بر روی یک پایه و در بخشی از نردۀ شناور نصب می‌شود
interlocking drum yarder, interlocking yarder
وسیله‌ای برای اتصال غلتک‌های اصلی و برگشتی، به‌منظور حفظ کشش بافۀ‌ متحرک
گردش‌های برگشتی شبه‌دوبعدی، موازی باد میانگین در لایۀ مربوط که در آن ذرات منفرد با حرکت حلزونی در راستای پایین‏سوی باد جابه‏جا می‌شوند
boundary layer rolls
← غلتۀ همرَفتی افقی
horizontal convective rolls
تاوه‏های افقی پادچرخشی (counter rotating) که عموماً در لایۀ مرزی همرَفتی رخ می‌دهند متـ . غلتۀ لایۀ مرزی boundary layer rolls تاوه‏های غلتکی افقی horizontal roll vortices
concentration 1
جِرم یا حجم یا تعداد مول‌های جسم حل‏شده در مقدار معینی حلاّل یا محلول
strength, brew strength, solubles concentration
درصد ذرات قهوة حل‌شده در واحد حجم نوشیدنی نهایی
blood alcohol concentration
مقدار الکل موجود در حجم معینی از خون اختـ . خون‌کُل BAC متـ . سطح الکل خون blood alcohol level, BAL
protein concentration
میزان پروتئین در واحد غذا که با ارزش غذایی و کیفیت منبع پروتئینی ارتباط مستقیم دارد
critical pigment volume concentration, CPVC
آن میزان از غلظت حجمی رنگ‌دانه در پوش‌رنگ خشک که در آن، ‌برای پر کردن حفره‌های بین ذرات رنگ‌دانه، پیوندۀ کافی وجود دارد و سبب تغییر ناگهانی در خواص فیلم (film) پوش‌رنگ می‌شود
pigment volume concentration, PVC
غلظت رنگ‌دانه در پوش‌رنگ یا آس‌مایه یا فیلم (film) خشک که معمولاً به شکل درصد حجمی جزء نافرّار بیان می‌شود