واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2318
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
handover 2, aircraft handover, handoff
فرایند انتقال نظارت یک هواگَرد، از یک مراقب پرواز به مراقب پرواز دیگر
برداشت محصول با دست
میلۀ بلند چوبی یا پلاستیکی یا فلزی که برای کمک به عبور عابران از پل و بام و ایوان و راه‏پله بر روی نرده نصب می‏شود
1. ویژگی وضعیتی در هواگردهای فاقد خلبان خودکار که در آن سطوح فرمان طوری تنظیم شده است که هواگرد بدون دخالت دست خلبان با ایمنی کامل پرواز کند 2. ویژگی وضعیتی در هواگردهای مجهز به خلبان خودکار که در آن پرواز در اختیار سامانة خودکار است و خلبان دخالتی در تنظیم سطوح فرمان ندارد
handset
[عمومی] دستگاه تلفن [مهندسی مخابرات] بخشی از دستگاه تلفن که کاربر به‌واسطۀ آن مکالمه می‏کند
handsfree answerback
امکانی در تلفن‌های دست‌آزاد که با فعال‌ کردن آن، دستگاه ‌به‌طور خودکار و پس از چند زنگ، به برخوانی پاسخ می‌دهد و گوشی را در حالت برخوانی دست‌آزاد قرار می‌دهد تا کاربر بتواند بدون نیاز به برداشتن گوشی مکالمه کند
handsfree dialing
نگاه کنید به : handsfree dialling
handsfree dialling/ handsfree dialing
شماره‌گیری با استفاده از تلفن دست‌آزاد
هر فرایندی که در طی آن کاربر بی‌نیاز از به‌کارگیری دستان خود بتواند تراکنش‌های داده‌ای و اطلاعاتی از جمله تماس تلفنی را انجام دهد متـ . برخوانی دست‌آزاد
handsfree phone
نگاه کنید به : handsfree
handsfree telephone
نگاه کنید به : handsfree
handsfree, handsfree telephone, loudspeaking telephone, handsfree phone
تلفنی که برای مکالمه نیازی به در دست گرفتن گوشی آن نیست
handsignal, manual signal
علامتی که در هنگام حرکات تنظیم قطار (shunting movements) یا مواقع خاص دیگر برای واپایش حرکت قطار به‌صورت دستی به راهبر داده می‌شود
فله‏بری با ظرفیت حمل 35 تا 50 هزار تن و آبخور کمتر از 12 متر که می‏تواند به اکثر بنادر وارد شود
وضعیت بازماندن نرم‏افزار یا سخت‏افزار از ادامۀ فعالیت هنگامی که در انتظار وقوع رویدادی است که هرگز اتفاق نخواهد افتاد
وضعیتی که در آن عملکرد سامانۀ آتش با تأخیر یا اخلال همراه است
hang glider, kite
وسیلۀ هوایی بسیار سبک با بال‌هایی شبیه به بال پرندگان که قادر به سریدن در هواست؛ این وسیله ممکن است مجهز به موتور کمکی باشد
hang-up signal
نشانک/ سیگنالی که وقتی کاربر گوشی را می‏گذارد، برای مرکز تلفن ارسال می‏شود تا مرکز اطلاع یابد که تماس به پایان رسیده است و خط را آزاد کند متـ . سیگنال قطع
محل سرپوشیده‏ای برای استقرار کوتاه‏مدت و نیز تعمیر انواع نظامی و غیرنظامی هواگَرد و لوکوموتیو و واگن و جز آن
hanger
قطعه‌ای که اتاقک یا صندلی یا سایر افزاره‌های حمل مسافر را به بافۀ کِشنده/ کابل کِشنده متصل می‌کند
hanging arm cast, hanging cast
گچی از زیر محل شکستگی بازو تا انگشتان که با نوار از گردن آویزان می‌شود
hanging cast
نگاه کنید به : hanging arm cast
روشی عینی و مستقیم برای مشاهدۀ تحرک ریزاندامگان‌ها در محیط مایع
hanging keel
نگاه کنید به : bar keel
hanging wall 1
بخش زبرین گسل
hanging wall 2
بخش زبرین رگه یا تودۀ معدنی
وضعیتی که در آن ارتباط تلفنی با گذاشتن گوشی یا فشردن دکمه قطع می‌شود متـ . قطع برخوانی
haphazard burial, flung burial, casual burial, disarrangement position burial
تدفینی که در آن جسد بدون هیچ نظم و ترتیب مشخصی در چالۀ گور رها شده باشد
موجود یا یاختۀ دارای فقط یک دست فام‏تن
حالت هسته یا یاخته‏ای که تک‏لاد است