واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 4822
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
فرایند نهشت در نتیجۀ جریان رودخانه
وابسته یا مربوط به آبرفت
watercolour/ water colour
1. رنگ‌های کم‏مایه یا کم‏جِرمِ محلول در آب 2. اثری هنری که با این رنگ‌ها خلق می‌شود
مجرایی سرپوشیده برای عبور آب‌های سطحی
← حوضۀ آبریز
borehole latrine, bored-hole latrine, borehole privy
حفره‌ای که به عمق حدود 6 متر و قطر حدود نیم‌متر کنده می‌شود و به‌طور موقت به‌عنوان آبریزگاه مورد استفاده قرار می‌گیرد
dehydration 1
خارج کردن مولکول آب از ترکیبی مانند الکل
علم رخداد و توزیع و حرکت آب در زیر سطح زمین با تأکید بر سیماهای زمین‌شناختی
مطالعۀ ترکیب شیمیایی آب‌های طبیعی
نام تجارتی حوضچه‏ای که از اطراف آن آب با فشار به داخل پاشیده می‏شود
water blasting
پاشیدن آب با فشار زیاد برای تمیز کردن و زدودن پوسته و زواید
fouling organism, biofouler
اندامگانی که برای زیستن به اشیای درون آب نظیر بدنۀ شناورها و تأسیسات دریایی می‌چسبد
aquaculture 1/ aquiculture, aquafarming
تولید انبوه آبزیان برای بهره‌برداری تجاری
aquaculture 2, fishfarming, mariculture 1, pisciculture
پرورش ماهی و صدف خوراکی و گیاهان آبزی در آب‌های شیرین یا شور، تحت شرایط واپایش‌شده
mariculture 2, ocean farming
آبزی‌پروری در محیط طبیعی آبزیان، در دریا متـ . دریازی‌پروری
محفظه‏ای شیشه‏ای که در آن جانوران و گیاهان آبزی را نگهداری می‏کنند * پیشنهاد فرهنگستان دوم
بخشی از زمین که گیاهان و جانوران آبزی در آن زندگی می‏کنند
رده‌ای از گزنده‌تباران که در آب‌های شیرین یا دریا و به‌صورت منفرد یا پَرگَنه، ثابت یا متحرک زندگی می‌کنند
hydrogel
کلوئیدی که از ترکیب فاز پراکنده (کلوئید) با فاز پیوسته (آب) تشکیل می‌شود و محصولی ژل‏مانند و گران‌رو تولید می‌کند
aquatic disposal, water burial, fluvial funeral, river burial
نوعی تدفین که در آن جسد را در آب رود یا دریا رها می‌کنند
conception
آغاز بارداری با لانه‌گزینی (implantation) تخم لقاح‌یافته (blastocyst) در زهدان
hydrofoil
شناوری تندرو که پس از رسیدن به سرعت مشخص با استفاده از باله‌ها یا تیغه‌هایی که از زیر آن بیرون می‌آید، بدنه‌اش از سطح آب بلند می‌شود
red tide, red water
پدیده‌ای ناشی از تکثیر بیش‌ازحد برخی از ریزاندامگان‌های گونه‌های داینوفیتا (Dinophytes) معمولاً در نتیجۀ افزایش مواد مغذی که براثر آن برخی گونه‌ها سمومی تولید می‌کنند که ممکن است باعث مرگ‌ومیر سایر آبزیان شود
water quenching
سرد کردن سریع با استفاده از آب به‌عنوان مادۀ سردکننده
water skiing
ورزشی آبی که در آن ورزشکار به‌سرعت با یک قایق موتوری کشیده می‌شود
سامانه‏ای کلوئیدی که در آن، محیط پراکنش آب است
hydrometer
ابزاری برای آب‌سنجی
تعیین وزن مخصوص یک مایع معمولاً با استفاده از لولة دربستة مدرج
نوار یا باریکه‌ای از صخره یا ماسه یا مرجان یا سازه‌های دست‌ساز در نزدیکی سطح آب یا برآمده از آن
آب‌سنگی که در بین توده‌های نامنظمی شکل می‌گیرد که در میان آبتَل‌هایی (shoals) از پودۀ آب‌سنگی آهکی غوطه‌ور هستند