واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 4822
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
appendix, appendicis, appendix vermiformis
لوله‏ای نازک و کوتاه به طول 7 تا 10 سانتی‌متر، چسبیده به انتهای کورروده متـ . آپاندیس * مصوب فرهنگستان اول
accumulation of capital
← انباشت 1
transplantation immunology
جنبه‌های ایمنی‌شناختی عمل پیوند
← آرایه‏گر
← آرایه‏گری
← هواصوت‌شناسی
شاخه‌ای از آئرودینامیک که در آن شارش اَبَرصوتی بررسی میشود
aeroelasticity, aeroelastics
مبحث مطالعۀ برهم‌کنش نیروهای آئرودینامیکی و سازه‌های کشسان
aerogramme, aérogramme (fr.)
نوعی پاکت ـ نامۀ فوری با عنوان چاپیِ Aerogramme ، به شکل ورقۀ کاغذی که لبه‏های چسب‏دارِ آن را تا می‏زنند و ابعاد آن در احکام اتحادیۀ جهانیِ پست تعریف شده است متـ . پاکت ـ نامۀ هوایی
← بزرگ‏سرخرگ
← بزرگ‏سرخرگی
آب درون ماگما در سطح یا نزدیک به سطح زمین
آبی که برای نوشیدن دارای کیفیت مناسب است
supercooled water
آب مایع در دمای کمتر از نقطۀ انجماد
آب اسیدی به‌وجودآمده در داخل معدن براثر فعالیت باکتری‌های اکسیدکنندۀ هوازی گوگرد
آبی که مشخصه‌های فیزیکی و شیمیایی آب‌های آزاد را دارد
آبی که به‌صورت باران از ابرها فرو می‌بارد و صرف‌نظر از گازهایی که ممکن است در آن محلول باشد، از خالص‌ترین آب‌هاست
precipitable water
کل بخارِ آبِ موجود در ستونی قائم از جوّ، با سطح مقطع واحد در بین دو تراز مشخص، که معمولاً بر مبنای ارتفاع مقدار آبی است که در صورت تبدیل تمام بخار به مایع در ظرفی با همان سطح مقطع قابل جمع‌آوری است متـ . بخار آب بارش‌شو precipitable water vapour
bottled water
آب آشامیدنی عرضه‌‌شده در ظروف پلاستیکی یا شیشه‌ای
تفاوت بین آب تولیدی سالانه و آب مصرفی اندازه‌گیری‌شده که ناشی از نشت از شبکه و خطای شمارگر و دزدی آب است
clean water
1. آبی که برای منظور خاصی مانند آشپزی یا شنا یا آشامیدن به اندازۀ کافی پاک باشد 2. آبی که کیفیت آن با مقررات خاصی مطابقت داشته باشد
receiving water
رودخانه یا دریاچه یا اقیانوس یا هرگونه آبراهه که فاضلاب یا پساب تصفیه‏شده در آن تخلیه می‏شود
supply water
آب غالباً تصفیه‌شده‌ای که وارد شبکۀ توزیع یا مخزن ذخیره می‌شود
ballast water
آبی که در مخازن کشتی‌ها پس از تخلیۀ بار آنها برای حفظ تعادل بارگیری می‏شود و معمولاً پسابی روغنی است که نیاز به تصفیه دارد
makeup water
آبی که برای جبران کردن اتلاف آب ناشی از تبخیر و نشت و غیره اضافه می‌شود
← در آبِ جوش زدن
meteoric water
آبی که به‌تازگی از جَو به زمین فروریخته باشد
pure water
1. در معنای فنی، آبی که هیچ ماده‌ای در آن حل نشده نباشد 2. در معنای کاربردی، آبی که عاری از آلودگی باشد
آب برداشتی از منابع قبل از هرگونه تصفیه یا مصرف