واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2318
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
در فوتبال، به ثمر رسیدن سه گل یا بیشتر از یک بازیکن در یک بازی
hatch 1
نگاه کنید به : hatchway
hatch 2
نگاه کنید به : hatch cover
hatch bar 1, hatch clamping beam
بستی متشکل از الوارهای چوبی یا تسمه‌های فلزی که بر روی دهانه‌پوش نصب و گاه پیچ می‌شود تا از باز شدن و جابه‌جایی دهانه‌پوش براثر باد و دیگر عوامل طبیعی جلوگیری شود
hatch bar 2
نگاه کنید به : hatch batten
hatch batten clip, hatch cleat, batten cleat
هریک از گیره‌های اطراف دهانة انبار برای چفت کردن درِ آن
hatch batten, battening bar, hatch bar 2, battening iron
تسمه‌ای فلزی که از آن برای محکم کردن دهانه‌پوش استفاده می‌کنند
hatch beam shoe
نگاه کنید به : hatch carrier
hatch beam, hatchway beam, hatch web, bridle beam
هریک از تیرک‌هایی که در عرض دهانة انبار نصب می‌شود و از آن برای نگه داشتن تکه‌های درِ انبار استفاده می‌کنند
hatch bearer
نگاه کنید به : hatch-rest bar
hatch boom
نگاه کنید به : hatch derrick
hatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoe
هریک از پایه‌های دو طرف انبار که تیرک‌های دهانه را نگه می‌دارد
hatch clamping beam
نگاه کنید به : hatch bar 1
hatch cleat
نگاه کنید به : hatch batten clip
hatch coaming, coaming
دیواره‌ای در اطراف دهانة انبار برای جلوگیری از نفوذ آب و تقویت سازه و نصب درهای انبار بر روی آن
در شناورهای روـ رو، درِ انباری به‌شکل شیب‌راهه که پس از باز شدن و خوابیدن و استقرار، خودرو از روی آن عبور می‌کند
hatch cover, hatchway cover, hatch 2
در چوبی یا فلزی برای پوشاندن دهانه و جلوگیری از نفوذ آب به انبار شناور
دارکی کوچک و قابل‌حمل برای بالا و پایین بردن اجسام یا آذوقه یا وسایل، که بر بالای دهانة انبارها نصب می‌شود متـ . دارک دهانه
hatch derrick, hatch boom
نوعی دیرک برای جابه‌جایی بار که بر دهانة انبار نصب می‌شود
hatch foreman
فردی که مسئولیت عملیات بارورزی در هر انبار را بر عهده دارد
درِ چوبی مشبکی که برای تهویه به‌جای در اصلی انبار بر روی دهانة انبار گذاشته می‌شود
سیاهه‌ای که مشخصات بارنامه و بار به تفکیک هر یک از انبارها در آن درج می‌شود
دکلی در کنار انبار که افزاره‌های بارورزی به آن متصل‌اند
زهوار نیم‌گردی که برای جلوگیری از سایش و آسیب‌دیدگی چتری درِ انبار در تماس با بافه‌های جرثقیل‌ها بر روی دیوارة دهانة انبار نصب می‌شود
hatch opening
نگاه کنید به : hatchway
هریک از حلقه‌هایی که بر روی درِ انبار، برای بلند کردن و جابه‌جایی آن، نصب می‌شود
hatch signal man
نگاه کنید به : hatchman
hatch socket
نگاه کنید به : hatch carrier
سرعت جابه‌جایی کالا در بین انبار و اسکله
hatch stopper, hatch-side girder
سازه‌ای در دیوارة انبار و متصل به در انبار که در هنگام باز و بسته کردن درِ انبار، بخشی از فشار واردشده را تحمل می‌کند