واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3088
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
face image synthesis
فرایند تولید تصویر چهرة انسان با استفاده از نرم‌افزارهای رایانه‌ای
face of weld
نگاه کنید به : weld face
face orientation, facing
وضعیت قرار گرفتن سر و به‌تبعِ آن صورت نسبت به راستای بدن
تعیین موقعیت و جهت چهره، برمبنای موضع دوربین یا حسگر تصویربرداری
شناسایی رایانه‌ای و خودکار هویت فرد براساس اطلاعات چهرة او و دادگان پلیس، بدون دخالت انسان
face reconstruction
شناسایی چهرة فرد با استفاده از بقایای جمجمة او
face reinforcement
گُردۀ جوش در طرفی از اتصال که جوشکاری بر روی آن انجام گرفته است
زنگ‌زدگی سطح فلزی که با لایۀ محافظتی نامناسب پوشانده شده است
face validity
درجۀ منطقی بودن یک اندازه یا وسیلۀ اندازه‌گیری در بازبینی ظاهری
face velocity, superficial velocity
بُردار سرعت گاز عمود بر سطح مقطع برخورد
facial
مربوط‌ به صورت یا به سمت صورت
facial expression 1
پیام‌رسانی غیرکلامی با استفاده از حرکات صورت
facial expression 2
علایم و نشانه‌هایی در چهره که حاکی از پاسخ هیجانی است
facial expression analysis
بررسی تغییرات چهره در واکنش به تغییرات احساسی و ارتباطات اجتماعی
یک‌سوفلجی در یک ‌سوی صورت
facial identification system
وسیلة رایانه‌ای یا دستی برای تأیید شباهت مظنون و ایجاد چهره‌ای شبیه به چهرة او با استفاده از ویژگی‌های صورت فرد موردنظر
facial region
ناحیه‌ای که قسمت‌های مختلف صورت مثل کاسۀ چشم و گونه و بینی و چانه و لب را در بر می‌گیرد
facial surface
سطحی از دندان که به سمت صورت یا دهلیز دهان قرار دارد متـ . سطح دهلیزی vestibular surface
ظاهر و ویژگی‌های یک واحد سنگی که شرایط تشکیل آن را نشان می‌دهد
facies antebrachialis posterior
facies anterior brachii
facies anterior brachii
facies brachialis anterior
facies brachialis anterior
facies brachialis anterior
facies brachialis anterior
facies brachialis posterior
facies brachialis posterior
نگاه کنید به : posterior surface of arm
توالی قائم رخساره‌ها که به سمت بالا ریزدانه یا درشت‌دانه می‌شوند و ممکن است بارها تکرار شود
facilitated diffusion, uniport, carrier membrane diffusion
نوعی ترابُرد غیرفعال که در آن مولکول‌ها از خلال غشاهای زیستی، مانند غشای یاخته، به‌کمک ناقل عبور می‏کنند