واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3418
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
magnetomechanics
شاخه‌ای از فیزیک که در آن برهم‌کنش مغناطش مواد با خواص مکانیکی‌شان بررسی می‌شود
روش تعیین مقاومت‌ویژۀ الکتریکی با استفاده از میدان‌های مغناطیسی بسامدپایین که با شارش جریان غیرالقایی درون زمین همراه‌اند
magnetooptics
شاخه‌ای از فیزیک که در آن اثرهای میدان مغناطیسی بر پدیده‌های نوری بررسی می‌شود متـ . مغنانورشناسی
magnetopause
لایۀ مرزی گذر از مغنا‌سپهر به محیط میان‌سیاره‌ای
magnetopolarity unit, polarity rock-stratigraphic unit, magnetostratigraphic polarity unit
یک تودة سنگی با قطبایی مانده‌مغناطشی یکنواخت که از سنگ‌های مجاور با قطبایی متفاوت متمایز است
magnetoresistance
مقاومت الکتریکی قابل‌تغییر براثر تغییر مغناطش جسم
magnetoresistor
نیم‌رسانایی که مقاومت الکتریکی آن متناسب با شدت میدان مغناطیسی واردشده است
magnetosheath
منطقۀ نسبتاً نازکی میان مغنا‌ایست زمین و جبهۀ ضربۀ (shock front) باد خورشیدی
ناحیه‏ای در اطراف زمین یا هر سیارۀ دیگر که ذرات باردار در آن به دام می‏افتند و رفتارشان تحت تأثیر میدان مغناطیسی سیاره قرار می‏گیرد
پلاسمای ضعیفی که در مغناسپهر سیاره‌ای نفوذ می‌کند
magnetospheric ring current
جریان جاری در حلقه‌ای از ذرات باردار در پیرامون زمین
پدیدۀ ناشی از آشفتگی ذرات و میدان‌های مغناطیسی در مغنا‌سپهر
موج اسپینی تولیدشده در مادۀ مغناطیسی در حالتی که طولِ‌موج آن بزرگ‌تر از یک‌دهم اندازۀ نمونه است متـ . مُد مغناایستایی
حفاظت وسایل الکترومغناطیسی با استفاده از مواد نفوذپذیر برای جلوگیری از برهم‌کنش مغنادینامیکی با وسایل دیگر
شاخه‌ای از فیزیک که در آن پدیده‌های مغناطیسی مستقل از زمان بررسی می‌شود
magnetostratigraphic polarity unit
نگاه کنید به : magnetopolarity unit
magnetostratigraphic polarity-reversal horizon
magnetostratigraphic time-scale
نگاه کنید به : polarity time-scale
شاخه‌ای از چینه‌شناسی که در آن توالی‌های رسوبی با استفاده از مانده‌مغناطش آنها توصیف می‌شود
magnetostriction
تغییر اندازۀ مادۀ مغناطیسی در میدان مغناطیسی خارجی
magnetostrictive ultrasonic devic
← دستگاه جِرم‌گیر
بخشی از مغنا‌سپهر زمین، در طرف پشت‌به‌خورشید یا ناحیۀ شب با طول متغیری حدود صدها برابر شعاع زمین متـ . دنبالۀ زمین‌مغناطیسی geomagnetic tail
روشی الکترومغناطیسی برای اندازه‏گیری میدان‌های مغناطیسی و الکتریکی طبیعی زمین
magnetozone
بخشی از لایۀ سنگی که در آن پارامتر مغناطیسی مقدار ثابتی دارد
نسبت اندازۀ تصویر به اندازۀ شی‏ء در ابزار نوری
magnifier
نگاه کنید به : magnifying glass
magnifier
نگاه کنید به : magnifying glass
magnifying glass, magnifier, simple microscope
وسیله‏ای که با استفاده از آن شی‏ء مشاهده‏شده بزرگ‌تر دیده می‏شود
نسبت تانژانت زاویۀ دید یک شی‏ء با دستگاه نوری به تانژانت زاویۀ دید همان شی‏ء بدون دستگاه نوری
magnitude 1
معیاری لگاریتمی برای سنجش روشنایی یک ستاره یا جِرم سماوی