واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 463
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نوعی جهانگردی به‏منظور بازدید از جاذبه‏های طبیعی که به حفظ محیط زیست نیز کمک می‏کند
نوعی طبیعت‌گردی متمرکز بر بازپروری محیط‌زیست و بازسازی صدمات واردشده بر آن که امکان مشارکت داوطلبان را نیز فراهم می‌کند
hard ecotourism, active ecotourism, deep ecotourism, eco-specialist ecotourism
نوعی طبیعت‌گردی با گرایش به سفرهای تخصصی و طولانی در طبیعت بکر و نیمه‌بکر با حداقل خدمات در گروه‌های کوچک
soft ecotourism, passive ecotourism, shallow ecotourism, popular ecotourism, eco-generalist ecotourism
نوعی طبیعت‌گردی با گرایش به سفرهای چندمنظوره و کوتاه به مناطقی با خدمات مناسب
ethical non-naturalism, moral non-naturalism
دیدگاهی در فرااخلاق مبنی بر اینکه مفاهیم اخلاقی را نمی‌توان براساس مفاهیم و واقعیت‌های تجربی ـ طبیعی تعریف کرد
خصوصیتی زبانی ناظر بر قواعد و روابط و اصولی که تاحدی برحسب عوامل برون‌زبانی یا بیرون از حوزة یک نظام زبانی مشخص قابل تبیین باشد
production designer
یکی از اعضای اصلی گروه تولید که مسئول جنبه‏های بصری فیلم است
choreographer
شخصی که حرکات هماهنگ و موزون بازیگران را در نمایش یا فیلم طراحی می‌کند
set designer, scenic designer
شخصی که صحنه‏های فیلم را طراحی می‏کند
sound designer
مسئول طراحی و تولید صدای فیلم
scenario designer
← فرانامه‌گر
کسی که براساس فیلم‌نامه تصاویر کلیدی هر نما را طراحی می‌کند
costume designer
کسی که براساس فیلم‌نامه مسئولیت طراحی لباس را بر عهده دارد
environmental designer
کسی که نقشه و طرح اولیۀ تغییرات فضاهای شهری را تهیه می‏کند
فردی که به طراحی نرم‏افزار می‌پردازد
drawing 1
بازنمایی تصویر یا شیء مشخص بر روی سطح به‌وسیلۀ خطوط
information design
صورت‌بندی و ارائۀ اطلاعات به‌گونه‌ای‌که به بهترین شکل نیازهای کاربران را پاسخ گوید
فرایندی در طراحی سامانۀ رایانه‏ای که نخست مؤلفه‏های اصلی را شناسایی و سپس آنها را مرحله‌به‌مرحله آن‏قدر تجزیه می‌کند تا میزان مناسبی از جزئیات مؤلفه‏ای حاصل شود
فرایندی در طراحی سامانۀ رایانه‏ای که از ابتدایی‌ترین و جزئی‌ترین مؤلفه‏ها آغاز می‌شود تا به سطوح بالاتری از مؤلفه‏ها، متشکل از مؤلفه‏های کوچک‌تر، برسد
production designing
طراحی کلیت بصری صحنه‏های فیلم
فرایند یافتن روشی برای ساختن یک داروی جدید متـ . طراحی منطقی دارو rational drug design
computer-aided design, CAD
استفاده از طیف وسیعی از ابزارهای مبتنی بر رایانه که به طراحان و معماران و اشخاص حرفه‏ای در طراحی کمک می‌کند
computer-assisted drug design
استفاده از رایانه در فرایند ابداع دارویی جدید یا بهینه‌سازی اثرات زیستی داروی موجود
choreography
طراحی حرکات هماهنگ و موزون بازیگران در نمایش یا فیلم
network design
فرایند تعیین کمیت‌ها و معماری مدار و تجهیزات برای رسیدن به توازن در هزینه و خدمات
طراحی سامانه به‌نحوی‌که در صورت بروز شکست به پایان رساندن مأموریت بدون آسیب دیدن افراد یا سامانه‌های حیاتی امکان‌پذیر باشد
set designing
طراحی و ساخت صحنه‏ها براساس فیلم‌نامه، متناسب با انتظارات طراح تولید
sound design
طراحی و تولید صدای فیلم
before-after design
نوعی کارآزمایی که در آن اندازه‌گیری متغیر وابسته در یک گروه واحد، قبل و بعد از مداخله انجام می‌شود
functional design
← طراحی کارکردی سامانه