واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 950
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
minimum number of travellers
حداقل مسافر مورد نیاز برای ارائۀ خدمات گردشگری که در قراردادهای مسافرتی و تأییدیه‌های ذخیرۀ جا قید میشود
touch voltage limit
بیشینه‌ولتاژی میان ولتاژ سطحی و ولتاژ عنصر رسانای متصل به زمین، در هنگام بروز نقص
conventional touch voltage limit
بیشینه‌ولتاژ تماسی که تحت‌تأثیر شرایط بیرونی خاص، ممکن است به‌طور پیوسته ایجاد شود
← خط یخ‏برف
unitarity bound
محدودیتی در تحول سامانه‌های کوانتومی که بنا بر آن حاصل‌جمع احتمال‌های پیامدهای ممکن برای هر رویداد برابر با یک است
کوتاه‌ترین زمان لازم برای اقامت مسافر در یک مقصد مشخص، در ازای نرخ ثابتی که دست‌اندرکاران گردشگری تعیین کرده‌اند
just-noticeable difference, least-noticeable difference
← آستانة افتراق
minimum service
کمترین امکانات و تسهیلات پیش‏بینی‏شده در خدمات گردشگری و جهانگردی به‌ویژه در مهمان‌خانه‌ها/ هتل‌ها
minimum connection time, MCT, minimum connecting time
حداقل زمان مجاز برای جابه‌جایی مسافر از یک وسیلۀ نقلیه به‌وسیلۀ نقلیۀ دیگر، براساس زمان ورود و خروج برنامه‌ریزی‌شدۀ آنها
minimum continuous speed
حداقل سرعتی که در آن لوکوموتیو تحت بارگذاری سنگین می‌تواند بدون آسیب دیدن موتور کشنده به‌طور پیوسته حرکت کند
طولانیترین زمان لازم برای اقامت مسافر در یک مقصد مشخص، در ازای نرخ ثابتی که دست‌‌اندرکاران گردشگری تعیین کرده‌اند
higher mass limits, HML
حداکثر بار محوری که خودروهای سنگین در مسیرهای تعیین‌شده و متناسب با ساختار جاده می‌توانند بر سطح جاده تحمیل کنند
maximum technical speed
بیشترین سرعت حرکت یک وسیلۀ حمل‌ونقل عمومی در شرایط جوّی عادی، بر روی خط مستقیمِ بدون شیب
visual acuity
وضوح و دقت دید
cadastre/ cadaster
ثبت رسمی موقعیت و اندازه و ارزش و مالکیت هر ملک
نوعی حدنگاری که دربردارندۀ یک شبکۀ زمین‌سنجشی (geodetic) شامل چهار مؤلفه است: الف) رشته‌ای از نقشه‌های روزآمد و درست و بزرگ‌مقیاس؛ ب) نقشۀ حاصل از تطبیق همۀ قطعات ملکی؛ ج) شناسه‌ای یگانه برای هر قطعه؛ د) مجموعه‌ای از پرونده‌های مربوط به داده‌های زمین
بخشی از حدنگاری که موضوع آن خدمات شهری است
numerical cadastre
نوعی حدنگاری که داده‌های آن به‌صورت عدد است
سیاهۀ رسمی قطعات زمین که در آن اطلاعات ضروری برای ارزیابی املاک به‌منظور تعیین مالیات قید شده است
boundary cadastre
بخشی از حدنگاری که موضوع آن محدوده‌ها و مرزهاست
confidence limits
نقاط انتهایی هر بازۀ اطمینان
tolerance limits
در کنترل کیفیت، بالاترین و پایین‌ترین حدی که اندازه‌های کالای پذیرفتنی باید در بازۀ میان آنها قرار گیرد
stability limits
محدودۀ حد پیشین و حد پسین گرانیگاه
limit gauge/ limit gage, Go-No-Go gauge
حدی مشخص برای عرض خط که ابعاد قطعات نباید از آن کمتر یا بیشتر باشد
← کلید حذف
deletion 1
قاعده یا فرایندی که براثر عملکرد آن، واحد واجی یا نحوی که در زیرساخت وجود دارد، در روساخت از زنجیرۀ گفتار کاسته می‏شود
← وانهش 2
ellipsis
انداختن یک یا چند عنصر از یک ساختار به‌ویژه هنگامی که نبود آن در درک مطلب خلل ایجاد نکند
aphaeresis, aphesis
افتادن آوای آغازین واژه که معمولاً واکه است
افتادن آواها، اعم از همخوان و واکه از زنجیرۀ گفتار