واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 950
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
private transportation 1
خدماتی در حمل‌ونقل که به گروه خاصی اختصاص دارد و عموم مردم نمی‌توانند از آن استفاده کنند
mass transportation
خدمات حمل‌‌ونقل انبوه مسافر با استفاده از وسایل حمل‏ونقل عمومی، مانند مترو
انتقال چوب از عرصه به انبارگاه به‌وسیلۀ مجموعه‏ای از دوّارها و بافه‌ها و قرقره‏ها متـ . حمل‌ونقل کابلی
خدمات حمل‏ونقلی که شرکت‌های مجاز حمل‏ونقل در بین شهرها و معمولاً در مسیر ثابت و با برنامۀ مشخص عرضه می‏کنند
sustainable transportation
خدمات حمل‌ونقلی با آلودگی کم و صرف هزینۀ معقول که موجب تداوم کیفیت زندگی در سطح مطلوب می‌شود
hauling, haulage, timber transportation, wood transportation
حمل‌ونقل ماشینی فراورده‏های چوبی جنگل از انبارگاه تا مراکز مصرف
private transportation 2
خدمات حمل‌و‌نقلی که در مالکیت یا بهره‌برداری شخص یا گروه غیردولتی است و برای استفادۀ شخصی به کار می‌رود
connecting transport
جابه‌جا کردن مسافران از نقطه‌ای به نقطۀ دیگر برای برقراری ارتباط میان دو وسیلۀ نقلیۀ غالباً متفاوت
automated guided transit, AGT
دستۀ بزرگی از سامانه‌های حمل‌ونقل ریلی که بدون راننده و تمام‌خودکار هستند و می‌توان آنها را از راه دور هدایت کرد
کلیۀ عملیات بارگیری و انتقال از انباشتگاه تا محل مصرف که با وسایل نقلیۀ جاده‏ای صورت می‌گیرد
بار کردن گِرده‏بینه‏ها به کامیون ازطریق غلتاندن آنها از یک شیب‏راهۀ بارگیری به‌وسیلۀ بافه‌ها یا زنجیرهایی که یک سر آنها به کامیون و سر دیگر به دور تنۀ گِرده‏بینه و دوّار وصل شده است
شیوه‌های مختلف حمل‌ونقل عمومی رایج در خیابان‌ها
نوعی خدمات حمل‌ونقل عمومی با خطوط طولانی و تعداد ایستگاه کم و سرعت زیاد که عمدتاً برای سفر در نواحی دور از همِ کلان‌شهرها به کار می‌رود
← حمل‌ونقل بافه‏ای
جابه‌جایی مسافر براساس مسیر و جدول زمانی مشخص
interline transportation
جابه‏جایی مسافر بین یک یا چند خط اتوبوس یا راه‏آهن در حمل‏ونقل عمومی
public transportation
نوعی خدمات حمل‏ونقل عمومی، با برنامه‏ای مشخص، که در آن بیش از یک مسافر را در یک یا چند مسیر معین از نقطه‏ای به نقطۀ دیگر جابه‏جا می‏کنند
خطوط اتوبوس‌رانی بین خطوط ثابت اتوبوس و مسافربرها
Lawsonia
سرده‌ای از حنائیان که بومی مناطق نیمه‌خشک گرمسیری و نیمه‌گرمسیری افریقا و جنوب آسیا و شمال استرالیا است و از قدیم از آن برای رنگ‌آمیزی پوست و مو و ناخن و چرم و پشم استفاده می‌شده است
Lythraceae
تیره‌ای از موردسانان علفی چندساله یا درختچه‌ای با حدود 31 سرده و حدود 620 گونه که اغلب در نواحی گرمسیری پراکنده هستند و در امریکای جنوبی و افریقا تنوع زیادی دارند
ویژگی همخوانی که در حنجره تولید می‌شود
laryngoplegia,laryngoparalysis,laryngeal paralysis
فلج یکی از ماهیچه‌های حنجره عموماً براثر آسیب‌دیدگی عصب واج یا عصب بازگشتی حنجره (recurrent laryngeal nerve)
شخصی که با دهان و لب‌ها و زبان و حنجرة خود صدای سازها، به‌ویژه سازهای کوبه‌ای، را تقلید می‌کند
beatbox/ beatboxing
فن یا شیوه‌ای در موسیقی، به‌ویژه در موسیقی هیپ‌هاپ، که در آن صدا و ضرب‌آهنگ سازهای کوبه‌ای را با دهان و لب‌ها و زبان و حنجره تولید می‌کنند
Ophiuchus, Oph, Serpent Bearer
صورت فلکی بزرگ استوای آسمان در همسایگی شمالی صورت عقرب، که به شکل مردی ماربه‌دست تصور می‌شود
محرکی که باعث انحراف از توجه به یک موضوع مشخص می‌شود
distractibility
حالتی که در آن با کوچک‌ترین محرک توجه فرد از موضوع منحرف می‌شود
گونه‏ای از حواصیلیان و راستۀ لک‌لک‌سانان با رنگ کاملاً سفید و درخشان
گونه‏ای از تیرۀ حواصیلیان و راستۀ لک‌لک‌سانان که از حواصیل خاکستری تیره‌تر و کوچک‌تر است
گونه‏ای از حواصیلیان و راستۀ لک‌لک‌سانان با بدنی روشن و پرهایی متمایل به قرمز و حنایی در زیر شکم