واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 950
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
buffer 2
مدار یا افزاره یا قطعه‌ای که از برهم‌کنش ناخواستۀ مدارها یا افزاره‌های الکتریکی جلوگیری می‌کند
screen 5, shield 1, block 4, pick 1
در بسکتبال، حرکتی که در آن بازیکن مهاجم بین هم‌تیمی و مدافع حریف قرار می‌گیرد تا موقعیتی را برای آزاد شدن هم‌تیمی دارای توپ یا بدون توپ خود فراهم کند
glare screen
هر افزاره یا مانع طبیعی که از آن بتوان برای در امان ماندن چشم راننده در برابر نور چراغ جلوی خودروهای روبه‌رو استفاده کرد
incident 2
پیشامدی غیر از سانحه که مرتبط با عملکرد هواگَرد است و ممکن است بر ایمنی عملیات تأثیر بگذارد
پیشامدی که در آن افراد یا شناور یا محمولۀ آن یا محیط‌زیست به مخاطره بیفتد، تاحدی‌که احتمال آسیب رسیدن به آنها وجود داشته باشد
← منطقۀ حارّه
فاصله‌ای که جدول کناره باید از لبة خط عبور داشته باشد تا ظرفیت حداکثری خط عبور حفظ شود
← حاشیۀ باند پرواز
ویژگی تَمَکنی که در آن جفت‌ها در طول حاشیۀ یک تخمدان سادۀ تک‌برچه‌ای قرار دارند
ویژگی تصویری که حاشیه‏های آن با استفاده از پوشانه (mask) حذف شده باشد
cropping, crop 2
حذف حاشیه‏های تصویر، معمولاً با استفاده از پوشانه (mask)
نوعی علامت مستطیل‌شکل برای نشان دادن لبۀ راه
میزان مبنای پایداری ایستای هواگرد در امتداد محور طولی که عبارت است از فاصلۀ گرانیگاه در جلوی نقطۀ خنثی که برحسب درصد میانگین وتر آئرودینامیکی بیان می‌شود متـ . حاشیۀ پایداری stability margin
کناره‏های تسطیح‏شدۀ باند پرواز، از قبل از آستانه تا انتهای باند، که در برابر بارهای واردۀ ناشی از وزن هواپیما و خودرو آتش‏نشانی و ماشین‌های برف‏روب مقاوم است متـ . حاشیه
← حاشیۀ ایستایی
wetland margins
زمین‌های معمولاً خشک مجاور تالاب که گیاهان و جانوران آن به آب تالاب وابسته‌اند
محل برخورد جنگل با اراضی غیرجنگلی، مانند مزرعه، مرتع، سطوح آبی یا اراضی انسان‏ساخت
margin of error
نصف طول بازۀ اطمینان
بیشترین شتاب عمودی که هواگَرد بدون تشدید سازه‌لرز می‌تواند آن را تحمل کند
active continental margin
نوعی حاشیۀ قاره‏ای با فعالیت آتشفشانی و لرزه‏خیزی
نوعی حاشیۀ قاره‏ای بدون فعالیت آتشفشانی و لرزه‏خیزی
قابلیت خاک در تأمین آب و مواد مغذی و بستری مناسب برای رشد گیاه
← حاصل‌ضرب مستقیم
فرمول‌دار متـ . حاصل‌ضرب دکارتی Cartesian product
حاصل‌ِضرب غلظت یون‌های موجود در یک محلول مشخص با توجه به ضرایب استوکیومتری (stoichiometry) آنها
مسافری که جای خود را ذخیره نکرده است، اما در هنگام حرکت وسیلۀ نقلیه‏ چنانچه جای خالی وجود داشته باشد سوار می‌شود
← غرفۀ حاضری‌فروشی
افزارة ذخیره‌ساز دائمی که اطلاعات آن قابل حذف و برنامه‌ریزی مجدد است
توانایی نگهداری اطلاعات در ذهن و بازیابی آن
incidental memory
حافظه‌ای که بدون کوشش آگاهانه یا قصد به‌ یاد آوردن کسب می‌شود