واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2568
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نسبت پهنا به بلندای تصویر
به دست آوردن میانگین یک رشته از تصاویر
image backup
نگاه کنید به : full system backup
تلفیق یا ادغام دو تصویر هم‌اندازه
image calibration
فرایند ایجاد ارتباط بین کمیت‌های مکانی و پرتوسنجشی و طیفی اندازه‌گیری‌شده و مقدار درست متناظر آنها
image capture
فرایند ایجاد یک بازنمود رقمی از تصویر
در نظریۀ ایستابرق/الکتروستاتیک، باری فرضی که همان پتانسیل الکتریکی ناشی از یک سطح رسانا را، در نبود آن سطح، ایجاد می‌کند
image classification
گروه‌بندی تصویردانه‌ها (pixels) به‌صورت رسته‌ها و رده‌ها برای تولید یک نمایش موضوعی (thematic representation)
عملیاتی که در آن، ضمن حفظ اطلاعات تصویر، از حجم آن کاسته می‌شود و حافظه و زمان کمتری صرف ذخیره‌سازی و انتقال می‌شود
نسبت بین انرژی گسیل‌شده از یک شیء و محیط پیرامون آن
image contrast enhancement
پردازش تصویر به‌نحوی‌که در آن تباین تصویر بهبود ‌یابد
نسبت بازتابندگی روشن‌ترین و تاریک‌ترین بخش‌های یک تصویر
image contrast stretching
گسترش دامنۀ داده‌های عددی یک تصویر به دامنۀ بزرگ‌تر با هدف بهسازی تباین تصویر و اجزای آن
image correction
تصحیح خطاهای هندسی و نوری و مانند آن در یک تصویر
image density
نگاه کنید به : density of image
image density
نگاه کنید به : density of image
فرایند تبدیل مایۀ خاکستری در یک تصویر به تعدادی بازۀ چگالی یا برش که هریک به یک ناحیه از دامنۀ خاص عددی تعلق دارد
image description
توصیف بخش‌های یک تصویرِ حاصل از بخش‌بندی (segmentation) به‌نحوی‌‌که برای پردازش بعدی مناسب باشد
قابلیـت تشخیص اشیا در یک تصـویر
ایجاد مزیت رقابتی با پدید آوردن تمایز در انگاره‌ها در مقایسه با رقبا، که از طریق متفاوت‌سازی علائم تجاری و نمادها و شیوه‌‌های تبلیغاتی و مانند آنها انجام می‌شود
image direction
جهت تصویر نسبت به موقعیت مادۀ حساس عکس‌برداری
image directional filter
پالایه‌ای ریاضیاتی که برای بارزسازی عوارض خطی جهت‌دار تصویر در یک راستای معین طراحی شده است
تغییر موقعیت نقاط تصویر به دلیل کجی عکس یا پستی‌وبلندی زمین
ارائۀ برون‌داد سامانۀ پردازش تصویر که از مؤلفه‌های بنیادین مربوط به آن است
image distortion
تغییر شکل تصویر براثر عواملی مانند خطای عدسی یا تابیدگی فیلم یا حرکت دوربین
image division
نگاه کنید به : image ratioing
اندایش تصویر بر رویه
image duplicate
نگاه کنید به : image reproduction
تبدیل داده‌های تصویری به یک قالب قابل خواندن به‌کمک رایانه برای فشرده‌سازی یا انتقال یا ذخیره‌سازی
image enhancement
دست‌کاری تصویر برای برجسته‌سازی یا تأکید بر ویژگی‌های آن