واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3088
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نوعی جریان متلاطم در لایة مرزی یا درون لوله‌ها بر سطوح زبر که در آن اصطکاک سطحی مستقل از عدد رینولدز است
سرده‌ای از شاه‌تره‌ایان با حدود 50 گونۀ علفی خودرو در آسیا و اروپا که از ویژگی‌های آن داشتن میوه‌های تک‌دانه‌ای است
تیره‌ای از شقایق‌سانانِ علفی یک‌ یا چندسالۀ غده‌ای با گل‌های نامنظم و مهمیزدار
دهانه یا دودکش آتشفشانی که از آن بخار و گاز خارج می‏شود
مکانی که مجموعه‏ای از دودخان‌های سرد در آن وجود دارد
مربوط به دودخان
مرحله‏ای از فرایندهای آتشفشانی که در آن گازها و بخار از دودخان خارج می‏شوند
ذراتی که معمولاً از چگالش گازهای مواد مذاب حاصل می‏شود و غالباً با واکنش شیمیایی، مثل اکسایش، همراه است
ماده‌ای جامد یا مایع که از بخار آن برای از بین بردن آفت‌ها استفاده می‌شود
حرکت دودستون در زیر خط وارونگی
استفاده از مواد شیمیایی فرّار برای از بین بردن آفت‌ها
fun fair
نگاه کنید به : amusement park
نوعی گردشگری که عمدتاً بر خوشگذرانی و لذت‌جویی تأکید دارد
function 1
رابطه‏ای بین دو مجموعه که به هر عضو از مجموعۀ اول عضوی یکتا از مجموعۀ دوم نسبت می‏دهد
function 2
اصطلاحی برای نشان دادن جایگاه و اهمیت نغمه‏ها یا آکوردها در مقام‌ها یا مایه‏های مختلف
function 3
نگاه کنید به : function key
function algebra
زیرجبری بسته از جبر باناخ توابع مختلط پیوسته بر فضای فشردۀ هاسدورف X با نُرم یکنواخت، که نقاط X را جدا می‏کند و شامل ثابت‌هاست؛ یک جبر جابه‏جایی باناخ نیم‏ساده که به‌صورت جبری از توابع پیوسته بر فضای ایده‏آل‌های بیشینۀ خود بیان می‏شود
function element
فرمول‌دار
function key, function 3
کلید برنامه‏پذیر که با توجه به نرم‏افزار مورد استفاده توانایی انجام چند وظیفۀ مختلف را دارد متـ . کار
function sheet
نگاه کنید به : banquet event order
function word, grammatical word
واژه‌ای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد متـ . واژۀ نقشی
functional 1
تابعی از یک فضای بُرداری به هیأت زمینۀ آن فضا
functional 2
منسوب به کارکرد
functional anatomy, morphophysiology, physiological anatomy
شاخه‌ای از کالبدشناسی که به رابطۀ میان اندام‌ها و عملکرد طبیعی آنها می‌پردازد
functional attribute
ویژگی یک شیء نظیر شکل و ملحقات و باقی‌ماندۀ مواد مربوط به کاربری آن که نشانۀ نحوۀ کارکرد آن در گذشته است
نوعی ریخته‌گری که هدف آن تولید قطعه‌ای با کارکرد سازه‌ای یا مکانیکی است و ارزش تزیینی ندارد
functional category
مقوله‌ای ناظر بر کارکرد دستوری عناصر زبان
functional classification
دسته‌بندی براساس شاخصۀ کارکردی
functional design
← طراحی کارکردی سامانه
functional disorder
نابسامانی در کارکردهای کاراندام‌شناختی