واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3088
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
funeraryurn
نگاه کنید به : cinerary vessel
fungaemia
نگاه کنید به : fungemia
توده‌ای از قارچ‌ها، مانند بعضی از مخمرها، که به پَرگَنۀ باکتریایی شباهت دارد و با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است
fungal filament
نگاه کنید به : hypha
مسمومیت براثر زهرابۀ حاصل از کپک‌ها و مخمرها
مجموعه‌ای از نمونه‌قارچ‌‌های خشک که در محل خاصی نگهداری می‌شود
fungemia/ fungaemia, mycethemia, mycohemia
وجود قارچ در خون
سلسله‏ای از هوهسته‏ای‌ها که در دیوارۀ یاخته‏های آنها کیتین وجود دارد و توان نورآمایی (photosynthesis) ندارند متـ . قارچ‌ها
ماده‌ای پوششی با افزودنی‌های خاصی که مانع رشد قارچ بر سطح آن می‌شود
ماده‌ای شیمیایی که از آن برای از بین بردن قارچ‌ها استفاده می‌شود
ماده‌ای شیمیایی که از آن برای مهار رشد قارچ‌ها استفاده می‌شود
هر ماده یا عاملی که رشد و تکثیر دستِکم برخی از انواع قارچ‌های موجود در فضای تحت اثر خود را متوقف می‌کند
funicular railway
نوعی قطار مخصوص مسیرهای کوتاه با شیب تند که نیروی کشش آن با موتوری ثابت و به‌کمک بافه و ایجاد موازنه بین قطارهای رفت‏وبرگشت یا وزنۀ تعادل تأمین می‏شود متـ . قطار کابلی
funiculus
پایه‌ای که تخمک را به جفت متصل می‌کند
لوله یا مجرای بالا رفتن دود در ناو
funnel cloud
شکل دیگر اَبر شیپوری
fur
نگاه کنید به : scale 2
furca
نگاه کنید به : furcation
نقص‌های‌ ساختاری‌ که‌ در ناحیۀ چندشاخه ‌‌شدن‌ ریشه‌ها به وجود می‌آید و معمولاً شامل یک‌ ناودانِ رابط‌ (communication channel) است که بین‌ مغزه‌ و فضای‌ پیرادندانی‌ ایجاد می‌شود
حالتی‌ در بیماری‌های‌ پیرادندان‍ی‌ که‌ در آن‌ براثر تحلیل‌ استخوان‌ در ناحیۀ چندشاخگی‌، ناحیۀ یاد‌شده‌ نمایان می‌شود
furcation, furca
ناحیۀ چندشاخه ‌شدن‌ ریشه‌ها در دندان‌های‌ چندریش‍ه‌ای‌
furnace
دستگاهی برای حرارت‌دهی مستقیم یا غیرمستقیم مواد جامد یا مذاب برای ایجاد تغییر شیمیایی یا فیزیکی در آنها
نوعی لحیم‌کاری سخت که در آن برای ذوب آلیاژ سخت‌لحیم، قطعات متصل‌شونده را در کوره گرم می‌کنند
نوعی آبیاری که در آن آب در داخل جوی‌های کوچک باریک به جریان درمی‌آید
furrow slice
نگاه کنید به : plow layer
furrowed
نگاه کنید به : sulcate
furuncle, furunculus, boil
گرهکِ دردناکِ آماسی حاوی چرک در پوست
furunculus
نگاه کنید به : furuncle
وسیله‏ای در مدارهای الکتریکی که در هنگام افزایش بیش‌ازحد جریان، با قطع مدار، ایمنی آن را تأمین کند
fuse bolt
نگاه کنید به : fuse pin