واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3653
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
تبدیل اطلاعات عددی و متنی به قالب نگاره‏ای
مجموعه‏ای از نرم‏افزارها که برای گردآوری و پیرایش و تبدیل و ذخیره‏سازی داده‏ها با هدف تحلیل اطلاعات سازمان‏دهی شده باشد
data warehousing
سازمان‏دهی و استفاده از مجموعه‏ای از نرم‏افزارها برای گردآوری، پیرایش، تبدیل و ذخیره‏سازی داده‏ها با هدف تحلیل اطلاعات
شخصی که فعالیت عمدة او گردآوری و ذخیره‌سازی و مدیریت و تحلیل داده‌هاست
هستۀ اصلی و حذف‌ناشدنی نمودار یا جدول آماری برای انتقال پیام اصلی به مخاطب
نسبت جوهر یا پیکسل‌های مصرف‌شده برای نمایش اطلاعات لازم و ضروری در نمودار یا جدول آماری، به کل جوهر یا پیکسل‌های مصرف‌شده برای رسم آن
data-logger/datalogger, logger of data, logger
افزاره‌ای دارای یک یا چند حسگر بیرونی که اندازه‌گیری‌های انجام‌شده را به‌طور خودکار به‌صورت رقمی ذخیره می‌کند
مجموعه‌ای از قطعه‌هایی از اطلاعاتِ پردازش‌شده و سازمان‌یافته اختـ . پادا DB متـ . دادگان
database administration
وظیفه یا مسئولیتی که سرپرست دادگان بر عهده دارد
database administrator
متخصصی دارای دانش کامل در مدیریت و طراحی و بهینه‏سازی و فعال‏سازی دادگان
نوعی ساختار داده‌ای که در ستون‌های یک جدول پایگاه‌داده‌ای مشخص می‌شود و سرعت بازیابی داده را تا حد زیادی افزایش می‌دهد
database management
استفاده از سامانه‏هایی برای ذخیره و حذف و سازمان‏دهی و جست‏وجو و بازیابی و مدیریت دستیابی به داده‏ها در یک دادگان
سامانه‌ای برای پشتیبانی از ایجاد و نگهداری و واپایش یک پایگاه‌داده و دستیابی به آن و تسهیل اجرای برنامه‌های کاربردی اختـ . سامپاد DBMS
database management system, DBMS
سامانه‏ای برای پشتیبانی از ایجاد و دستیابی و نگهداری و واپایش دادگان و تسهیل اجرای برنامه‏های کاربردی با بهره‏گیری از داده‏های این دادگان اختـ . سامِد
database manager
شخص یا برنامه‏ای که مدیریت دادگان را بر عهده دارد
database migration
نگاه کنید به : data migration
database publishing
استفاده از نشر رومیزی یا فنّاوری اینترنت برای تولید گزارش‌هایی حاوی اطلاعات به‏دست‏آمده از یک دادگان
طرحی کلی که شیوة سازمان‌دهی و ساختاربندی منطقی یک پایگاه را نشان می‌دهد
رایانه‏ای کارساز که به امور مربوط به ارتباط مداوم با دیسک یا نوارخانۀ داده‏ها می‏پردازد متـ . کارداد
رویکردی در بازاریابی که در آن با استفاده از فنّاوری‌های مبتنی بر داده‌های رایانه‌ای به طراحی و خلق و مدیریت فهرستی از داده‌های مرتبط با مشتریان می‌پردازند
datagram
نگاه کنید به : packet
مجموعه‌ای از دسته‌های اطلاعات مرتبطکه از اجزای جداگانه تشکیل شده‌است، اما می‌توان در رایانه آن را به‌عنوان یک واحد اداره کرد
وعدۀ ملاقاتی فراتر از قرارهای معمول اجتماعی یا شغلی یا مناسبتی با جنس مخالف
date de dépôt (fr.)
نگاه کنید به : date of posting
date marking
نگاه کنید به : dating 2
date of posting, date de dépôt (fr.)

تاریخی که در آن مشتری مرسولۀ پُستی را به باجه یا مأمور پُست تحویل می‏دهد


تجاوز به یک زن توسط مردی آشنا در طی ملاقات
درگیر شدن در رابطۀ عاطفی با یک فرد
dating 2, date marking
درج اطلاعات مربوط به زمان، مانند تاریخ تولید یا تاریخ انقضا بر روی محصول یا بر روی بسته‌بندی آن
تعیین تاریخ دقیق شکل‌گیری اشیا و نهشته‌ها و سازه‌ها و هر یافتۀ باستان‌شناختی دیگر