واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 845
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نوعی جعبه‌دندة پیوسته که در آن تغییر نسبت‌سرعت از طریق یک تسمة ذوزنقه‌ای و یک زوج چرخ‌تسمة قطرمتغیر صورت می‌گیرد متـ . جعبه‌دندة تسمه‌ای
V magnitude
قدر عبوری از پالایۀ وی
نوعی جوش شیاری که به شکل جناغ است
v-shaped depression
کم‌فشار یا ناوه‌ای بر روی نقشۀ سطح زمین که خطوط هم‌فشار آن هفتی‌شکل است و معمولاً رأس هفت رو به استوا است
V-tail/ Vee tail, butterfly tail, V-type tail
نوعی دُم شبیه به حرف v یا عدد 7 که از دو بخش ثابت و متحرک تشکیل شده است
V-type engine, V-engine, V-type motor
نوعی موتور درون‌سوز با تعداد سیلندرهای زوج و یک میل‌لنگ که سیلندرهای آن در دو صفحۀ زاویه‌دار معمولاً 60 یا 90 درجه نسبت به هم قرار دارند
vacancy 1, Schottky defect
نقصی در شبکۀ بلور که با جابه‌جایی اتم از جایگاه شبکه‌ای‌اش پدید می‌آید
تخت‌ها یا اتاق‌های اشغال‌نشده در اقامتگاه
میانگین شمار اتاق‌های خالی در یک دورۀ زمانی خاص که به‌صورت درصدی از کل اتاق‌های مهمان‌خانه نشان داده می‌شود
vacant
وضعیت اتاق یا فضایی که به اشغال کسی درنیامده است
vacant and ready, VR 1
اتاقی که نظافت و بازبینی‌ شده و برای پذیرش مهمان جدید آماده است متـ . آمادة فروش
اتاقی که خانه‌دار آن را نظافت کرده، اما برای فروش هنوز بازبینی نشده و به تأیید سرپرست یا مدیر نرسیده است متـ . خالی مرتب
vaccum conveyor dryer, vaccum belt dryer
نوعی خشک‌کن نقاله‏ای که در محفظۀ خلأ قرار گرفته است
نوعی خشک‌کن غلتکی که برای کاهش دمای خشک کردن، غلتک‌های آن در محفظه خلأ قرار دارند
vaccum dryer, sous vide (fr.)
خشک‌کنی که مواد غذایی را تحت فشار کمتر از اتمسفر و در دمای پایین خشک می‌کند
حذف مایع از مادۀ جامد تحت خلأ به‌منظور کاهش درجۀ حرارت تبخیر برای جلوگیری از تخریب مواد
vacuolar degeneration
پیدایش کریچه‌ در یاخته‌های بافت‌
فضا یا حفره‏ای غشادار در درون‏یاخته که عمل هضم یا ترشح یا ذخیره یا دفع مواد را بر عهده دارد
هرنوع کیسة منعطف که در آن با خلأسازی، بر آنچه درون کیسه است فشار وارد می‌شود
روشی در لکه‌گذاری که در آن انتقال مولکول‌ها با استفاده از خلأ نسبی صورت می‌گیرد
vacuum brake
سامانۀ ترمزی که با تخلیۀ هوا از دستگاهی که در هریک از واگن‌ها وجود دارد عمل می‌کند
نوعی ریخته‌گری در قالب دائمی که در آن با ایجاد خلأ در قالب، فلز مذاب به درون قالب کشیده می‌شود
vacuum column
برج تقطیری که در فشار کمتر از فشار جوّ کار می‌کند متـ . برج خلأ‌ vacuum tower
vacuum constriction device
نوعی پمپ با استفادۀ خارجی که به ایجاد و حفظ نعوظ در مردانِ دچار دُش‌کاری نعوظ کمک می‌کند
تخریب یک ماده در دمای بالا و تحت خلأ که درنهایت به زوال ماده به‌صورت تبخیر یا تصعید می‌انجامد
vacuum distillation, reduced-pressure distillation
تقطیر در فشارهای پایین‌تر از فشار جوّ برای جلوگیری از تجزیۀ حرارتی مایع
vacuum filter
نوعی صافی که مخلوط جامدـ مایعی به سمت پرفشار آن خورانده می‏شود و براثر خلأ یا فشار کم در سمت دیگر، مایع از صافی عبور می‏کند و لایه‏ای از جامد بر روی صافی باقی می‏ماند
vacuum filtration
فرایندی برای آبگیری لجن که در آن صافش ازطریق پارچۀ صافی و در خلأ انجام می‌شود
vacuum flashing, flash vaporization
تبخیر شدید یا ناگهانی یک مایع گرم‌شده هنگامی که در فشار پایین‌تر یا خلأ رها شود
vacuum furnace
کوره‌ای که در آن به ‌جای گاز محافظ، از جوّ فشارپایین استفاده می‌شود