واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3270
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
tacheometry, tachymetry
روشی در نقشه‏برداری برای تعیین سریع و هم‏زمان سمت و فاصله و اختلاف ارتفاع توسط تُندیاب
دستگاه نصب‏شده بر روی وسایل نقلیۀ عمومی مسافربر بین‏شهری، از قبیل اتوبوس و مینی‏بوس و سواری، که به‌وسیلۀ سه سوزن، سرعت و ساعت و مسافت طی‏شده را بر روی صفحۀ مدور ثبت می‏کند
tachyathetosis
نگاه کنید به : restless-leg syndrome
tachycardia
بیشتر شدن تعداد ضربان قلب به بیش‌ازحد بهنجار که عموماً بیش از 100 ضربه در دقیقه است
tachycardiac/ tachycardic
1. آنچه باعث تندتپشی می‌شود 2. دچار تندتپشی یا مربوط به آن
tachycardic
نگاه کنید به : tachycardiac
tachymeter
نگاه کنید به : tacheometer
tachymeter
نگاه کنید به : tacheometer
tachymetry
نگاه کنید به : tacheometry
tachymetry
نگاه کنید به : tacheometry
tachyphagia
سریع یا شتاب‌زده خوردن غذا
tachyphylaxis
کاهش سریع پاسخ به اثر درمانی دارو در نتیجۀ مصرف مکرر آن
نفس کشیدن سریع‌تر از معمول
TACINTEL
نگاه کنید به : tactical intelligence
tacit knowledge
دانشی ناظر بر شناختی که در ذهن افراد وجود دارد
لایه‏ای از قیر مذاب که برای چسباندن دو لایۀ آسفالت استفاده به‏کار می‌رود
هریک از جوش‌های کوچک فاصله‌دار برای هم‌راستا نگاه داشتن قطعات در حین جوشکاری اصلی
tack welder, tacker
شخصی که به‌صورت دستی یا نیمه‌خودکار خال‌جوش می‌زند
tacker
نگاه کنید به : tack welder
اتصال دادن قطعات فلزی با جوش‌های منقطع و کوتاه در راستای خط جوش
tackle
در فوتبال، اقدام برای سلب مالکیت توپ از حریف یا گرفتن آن با استفاده از پا
بازیکنی که تک می‌کند
دسته‌ای در ساختار شیمیایی بسپارها که به‌صورت یک واحد تکرارشوندۀ دارای پیکربندی در یک توالی آرایشمند قرار دارد
بسپاری در یک توالی آرایشمند که مولکول‌های آن شامل دسته‌های آرایشمندی است که به‌صورت خطی به هم وصل شده‌اند
بسپاری با ساختار فضایی منظم
آنچه مربوط به بهکارگیری نیروها در میدان نبرد است
افسری که در هنگام عبور از ساحل، به نیابت از فرماندهِ نیروهای پیاده‌شونده، مسئولیت واپایش و هماهنگی عملیات هوایی را در منطقۀ فرماندهی عملیات نیروهای پیاده‌شونده بر عهده دارد
تأسیسات عمدۀ هوایی دریاپایه که در عملیات راهکنشی هوایی، واپایش همۀ هواگَردها و عملکردهای اخطار هوایی را بر عهده دارد اختـ . ماهراه TACC
افسری که از درون یک هواگَرد مسئولیت هماهنگی هواگَردها را در عملیات پشتیبانی هوایی از نیروهای مستقر در زمین یا دریا برعهده دارد اختـ . هَماراه TAC
تأسیسات عملیات هوایی تحت واپایش فراگیر مرکز واپایش هوایی راهکنشی مَه‌راه یا مرکز فرماندهی هوایی راهکنشی که ازطریق هواگرد و ارائۀ خدمات اخطار هوایی، عملیات هوایی راهکنشی در یک منطقۀ مشخص را هدایت می‌کند اختـ . مَه‌راه TADC