واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3270
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
table of allowance
جدولی که مأخذ و مبنای تهیۀ وسایل مورد نیاز مؤسسه‏های فرهنگی و آموزشی و اداری سازمان‌های نظامی است
نحوۀ چیدن میزها در فضایی بزرگ و در مراسم خاص به‌طوری‌که صندلی هر شخص از پیش مشخص باشد و خدمات به‌ شایسته‌ترین وجه ارائه شود متـ . طرح چیدمان
آب‌سنگ کوچک و مستقل و سرتختی که کولاب در میان آن نیست
table runner
نوار پهن و بلندی که در وسط میز برای تزیین و محافظت از سطح آن پهن می‌کنند
table service, waiter service
شیوه‌ای از پذیرایی که در آن پیشخدمت از مهمانان در سرِ میز پذیرایی می کند
table skirt
پارچه‌ای که دورتادور میز را میپوشاند
table tent, tent card
کارت چاپی تاشده‌ای که برای تبلیغ غذا و نوشیدنی و انواع خدماتی که در مهمان‌خانه ارائه می‌شود بر روی میز غذاخوری/ رستوران و پیشخان نوشگاه و میز پذیرش مهمان‌خانه می‌گذارند
tableau 1
نگاه کنید به : tableau vivant (fr.)
tableau 2
در ساختار غیرارسطویی و خطی، بخشی از نمایش که با تغییر آرایه و موقعیت، بدون در نظر گرفتن توالی زمانی و مکانی، همراه است
tableau vivant (fr.), tableau 1
موقعیت یا وضعیتی تصویرگونه و ایستا در نمایش که در آن بازیگران برای تأکید بر برخی لحظات کاملاً ساکن در برابر تماشاگران ظاهر می‌شوند
tablemount
نگاه کنید به : guyot
tablet 1
نگاه کنید به : tablet computer
tablet 2
یک شکل دارویی جامد با وزن و اندازه و صورت‌های مختلف
فرایند پوشاندن هستۀ قرص با یک لایۀ نازک
tablet coating 2
لایۀ نازکی که هستۀ دارویی قرص را می‌پوشاند
tablet computer, tablet 1
افزارۀ رایانشی دستی و مجهز به نمایشگر لمسی که در آن نمایشگر نقش صفحۀ نوشتن یا ترسیم را هم ایفا می‌کند
tablet disintegration test
نگاه کنید به : disintegration test
tablet disintegration time
نگاه کنید به : disintegration time
دستگاه فشرده‌سازی که گرد دارو را به قرص‌های هم‌شکل و هم‌وزن تبدیل می‌کند
ظروفی که برای غذا خوردن از آنها استفاده میشود، از قبیل بشقاب و لیوان و کارد و چنگال
tablier
نگاه کنید به : deck 3
بسامدهای مورد استفادۀ گروهی از نیروهای خودی که، به دلیل اهمیت آن، سایر نیروهای خودی باید از تداخل در آن پرهیز کنند
taboo word
واژه‏هایی که بیان آنها در نزد قومی به دلایل مذهبی یا رعایت ادب پسندیده نیست
tabor
نگاه کنید به : tambourine
tabular iceberg, table iceberg2, barrier iceberg2
کوه یخی با کناره‌های صخره‌ای و رویۀ تخت که معمولاً از رَف‌یخ جدا شده است
← مقدار الکل تعرقی
← هماهنگ‌کنندۀ هوایی ‌راهکنشی
← مرکز واپایش هوایی راهکنشی
tacheometer, tachymeter
نوعی دستگاه نقشه‏برداری برای تعیین سریع راستا و فاصله
tacheometric traverse/ tachymetric traverse
پیمایشی که با استفاده از تندیاب یعنی با اندازه‌گیری هم‌زمان فاصله و ارتفاع یا بلندا انجام می‌شود