واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3270
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
tunica mucosa uteri
نگاه کنید به : endometrium
tunica muscularis uteri
نگاه کنید به : myometrium
tunica serosa uteri
نگاه کنید به : perimetrium
tuning 1
روابط حاکم بر فواصل موجود در یک ساز معین
tuning 2, tune 2
تنظیم زیروبمی یک‌ساز
tuning 3, intonation 2, tuning system
الگوهای کوک گام که تقسیمات آن براساس نسبت‌های ریاضی است
نوعی کوکۀ فلزی که به شکل دوشاخه ساخته می‏شود و براثر ارتعاش شاخه‏های آن بسامد معینی ایجاد می‏شود
tuning peg
قسمتی از ساز در اغلب زه‏صداها که برای تنظیم کوک زه‏ها به کار برده می‏شود
tuning system
نگاه کنید به : tuning 3
گذرگاهی که از زیر زمین یا کوه یا رودخانه بگذرد متـ . تونل
tunnel borer
نگاه کنید به : tunnel boring machine
tunnel boring machine, TBM, tunnel borer, tunneller, digger, excavator
ماشینی که برای حفر مقطع کامل تونل در انواع زمین‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و تونلی با نیم‌رخ دایره‌ای حفر می‌کند
tunnel dryer, overdraught tunnel dryer
نوعی خشک‌کن هوای گرم که در آن مواد غذایی بر روی سینی‌های متحرک قرار می‌گیرند و با عبور از تونل هوای گرم خشک می‌شوند
tunnel screw propeller
پروانه‌ای که در داخل تونلی فلزی تعبیه و طراحی می‌شود
tunnel vision, gun-barrel vision
دیدی که در آن میدان دید بسیار محدود است
tunneller
نگاه کنید به : tunnel boring machine
رده‌ای از پهن‌کرم‌تباران دارای بدن نرم و پهن با روپوست مژه‌دار شامل میله‌واره (rhabdites) ‌و یاخته‌های ترشح‌کننده؛ دهان این جانوران معمولاً در سطح شکم و در مواردی نزدیک به مرکز بدن است
turbid environment
محیطی سیال با ظاهر فیزیکی ابری یا گل‏آلود
دستگاهی برای اندازه‏گیری یا مقایسۀ تیرگی مایعات برحسب کاهش شدت باریکۀ نوری که از محیط عبور می‏کند
رسوب یا سنگی که به‌ظاهر از نهشتۀ یک جریان توریده است
turbidity current
جریان چگالی که در آن حجم محدودی از آب گل‏آلود به دلیل چگالی بیشتر نسبت به آب پیرامون به سمت آن حرکت می‏کند
turbine flow meter, axial flow meter, propeller meter
شارش‌سنجی که آهنگ شارش شاره را ازطریق اندازه‌گیری سرعت پروانه‌ای که در مسیر حرکت شاره قرار دارد، می‌سنجد
محوری که حرکت چرخشی توربین را به جعبه‌دنده منتقل می‌کند
turbine wheel
نگاه کنید به : impeller
هواپیمایی که دارای پیشرانۀ توربین‌‏جتی است
پیشرانه‏ای مرکب از توربین‌جت و کوب‏جت که در هواپیماهای اَبَرصوتی به‌کار می‌رود
turbo-supercharger
نگاه کنید به : turbocharger
turbocharged engine
موتوری که به پرخوران مجهز است
turbocharger, turbo-supercharger
افزاره‌ای که فشار مخلوط سوخت و هوا را با تزریق بخشی از دود حاصل از احتراق به داخل سیلندرها، به کمک یک فشرده‌ساز که با جریان دود به کار می‌افتد، افزایش می‌دهد
turbocharging, exhaust turbocharging
فرایند افزایش میزان فشار مخلوط سوخت و هوا برای افزایش توان موتور ازطریق یک فشرده‌ساز که با جریان دود به کار می‌افتد و بخشی از دود را دوباره به داخل سیلندرها تزریق می‌کند