واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 230
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
Juglandaceae
تیره‌ای از راش‌سانانِ درختی با برگ‌های مرکب و گُل‌آذین دُم‌گربه‌ای (catkin) تک‌جنسی و گل‌های بدون گلبرگ
Juglans
سرده‌ای از گردوئیانِ درختی خزان‌دار به بلندی 10 تا 40 متر با برگ‌های مرکب شانه‌ای و 21 گونه
هریک از دو سیاهرگ بزرگ که خون را با عبور از گردن به قلب بازگرداند متـ . سیاهرگ وداجی
فرایند جداسازی ناخالصی‌ها و رسوبات از آبمیوه
رژیم غذایی بسیار کوتاه‌مدت و عموماً یک تا سه‌روزه‌ای که در طول آن فرد با هدف حذف فلزات سنگین یا دیگر مواد سمی از بدن، فقط آبمیوه و آب سبزی می‌نوشد متـ . آبمیوه‌درمانی juice therapy
← روزۀ آبمیوه
juiciness, succulence
کیفیتی دریافتنی مربوط به حس چشایی که ناشی از وجود آب در مادۀ غذایی است
juicy, succulent 1
ویژگی مادۀ غذایی‌ای که در بافت آن آب فراوانی وجود دارد
juillet (fr.)
نگاه کنید به : July
juin (fr.)
نگاه کنید به : june
juin (fr.)
نگاه کنید به : june
jujube, jujuba
← عناب رسمی
July, juillet (fr.)
هفتمین ماه سال میلادی، بعد از ژوئن و قبل از اوت
jumbo boom
نگاه کنید به : heavy derrick
یکی از دستورهای برنامه که باعث تغییر روند اجرا می‌شود
وقفه یا پرشی در روند پیشرفت رویداد یا رابطۀ بین دو نما، هنگامی که پاره‏ای از فیلم به‌عمد یا غیرعمد، براثر تدوین اشتباه، از فیلم حذف شود
jump fire
نگاه کنید به : spot fire
jump fire
نگاه کنید به : spot fire
باله‌ای که آن را از شکم جدا می‌کنند و جانشین بخشی به همان شکل و اندازه در ساعد می‌کنند تا از بالۀ ساعد برای جراحی زیبایی و ترمیمی استفاده کنند
jump seat/ jumpseat
صندلی‌ای در اتاقک خلبان که خدمۀ پرواز از آن استفاده نمی‌کنند، اما سایر خدمۀ مجاز هواگَرد می‌توانند آن را اشغال کنند
jump shooter
1. بازیکنی که در انجام پرتاب‌های جفت مهارت خاص دارد 2. بازیکنی که پرتاب جفت انجام می‌دهد
jump shot, jumper
در بسکتبال و هندبال (handball)، پرتاب توپ به‌قصد سبد یا دروازه همراه با جهش به‌نحوی‌که هر دو پا از زمین جدا شوند
بخشی از درز مضاعف که به علت خوب فشرده نشدن، سست و برآمده است
jumper 1
نگاه کنید به : showjumper 1
jumper 1
نگاه کنید به: showjumper 1
jumper 2
نگاه کنید به : jump shot
jumper 3
نگاه کنید به : showjumper 2
جابه‌جا کردن دکل درختی در وضعیت عمودی به یک مکان مناسب‌تر در بارانداز
jumping gene
نگاه کنید به : transposon
jumping shoes
نگاه کنید به : powerizer