واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 230
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
joint author 1
نگاه کنید به : co-author 1
joint author 2
نگاه کنید به : co-author 2
رأی‌گیری در نشستی که نمایندگان هر دو مجلس قانونگذاری در آن حضور دارند
joint capsule
نگاه کنید به : articular capsule
حفره‏ای انحلالی که چگونگی گسترش آن را یک درزه تعیین می‌کند
joint density
نسبت طول درزه به واحد سطح
joint distribution
توزیع یکجای دو یا چند متغیر تصادفی متـ . توزیع چندمتغیره multivariate distribution
خانواده‌ای که در آن شماری از اعضای تباری یک‌سویه در کنار یکدیگر همراه با همسران و فرزندانشان در خانه‌ای واحد و تحت اقتدار یکی از اعضای گروه زندگی می‌کنند
تعداد درزه در واحد مساحت
joint gap, expansion opening
فاصلۀ بین ریل‌ها در محل اتصال که انبساط ریل را امکان‌پذیر می‌سازد
joint holder user installation
نگاه کنید به : fuel farms
joint logistics
علم و فن طرح‌ریزی و اجرای عملیات آمادی توسط فرماندهِ مشترک نیروهای کشور
joint mice, loose bodies
قطعۀ کوچکی از غضروف یا استخوان که در مفصل سرگردان است
joint opening
نگاه کنید به : root opening
joint operations
عملیاتی که دو یا چند نیرو از نیروهای مسلح یک کشور انجام می‏دهند
joint owner, joint owners, part owners
هریک از صاحبان کشتی یا کشتی‌هایی که به دو نفر یا بیشتر تعلق دارد
joint owners
نگاه کنید به : joint owner
عملیات فشردن زیر درز به‌صورتی‌که از سایر نقاط ریل بالاتر قرار گیرد تا افتادگی درز را جبران کند
joint penetration
نفوذ فلز جوش در فاصله بین رویۀ جوش تا عمیق‌ترین قسمت جوش، بدون در نظر گرفتن گردۀ جوش
Joint Photographic Experts Group, JPEG
استاندارد قالب پرونده و الگوریتم/ خوارزمی استاندارد سازمان جهانی استاندارد و اتحادیۀ بین‏المللی مخابرات برای تصاویر ثابت، که به دلیل قابلیت‌های عالی فشرده‏سازی بسیار رایج است
سطح یک درزه
دامنۀ کامل حرکت مفصل که با زاویه‌سنج اندازه‌گیری می‌شود
نرخی که دو یا چند شرکت حمل‌ونقل برای حمل بار و مسافر در محدودۀ مشخصی از خطوط یکدیگر درمورد آن توافق می‌کنند
joint reconstruction
برداشتن و جایگزین کردن سطح مفصل برای بازگرداندن عملکرد آن
joint replacement
قرار دادن برسازه در محل مفصل ازطریق جراحی
بخشی از اتصال که باید در جایی که قطعات کمترین فاصله را با یکدیگر دارند، جوش داده شود
joint sealant
موادی برای جلوگیری از ورود آب و آشغال یا مواد خارجی به داخل درز
گروهی از درزه‏های کم‌وبیش موازی
فاصلۀ میان درزه‏ها در یک دسته درزۀ خاص
ستادی ویژۀ فرماندهی مشترک، فرماندهی مخصوص، فرماندهی مشترک تابع، نیروی رزمی مشترک یا عنصر عملیاتی تابع که نقش مرکز هماهنگ‌کنندۀ نیروها و یگان‌های متفاوت را بر عهده دارد اختـ .سِم JS