واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 5385
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
ناقص‏الخلقۀ بدون بازو
Abraham's balm
نگاه کنید به : Vitex agnus-castus
abrasion
فرسودگی یا خرد و متلاشی شدن سطح سنگ‌ها براثر مالش و انتقال ذرات جامد آنها توسط باد، یخ، موج، آب جاری یا نیروی گرانی به محل دیگر
abrasion corrosion
فرایند توأم سایش و خوردگی که براثر آن فلز به‌صورت مکانیکی از بین میرود
abrasion platform
سطح میان‌کشندی پهناوری با شیب روبه‌دریا که براثر فرسایش طولانی‌مدت امواج به وجود آمده است
abrasion resistance
توانایی ماده برای حفظ ظاهر و ساختار اولیه، هنگامی که در معرض مالش (rubbing) یا کاردک‌زنی (scraping) یا برخورد قرار می‌گیرد
ناحیه‏ای وسیع و مرتفع که در آن برون‏زدهای سنگ‌های گوناگون، براثر عوامل فرساینده، کاهش سطح می‏یابند و تقریباً هم‏سطح محیط می‏شوند
هر ترکیبی که برای سایش و زدودن مواد زاید سطوح زیستی به کار می‌روند
← تمیزکاری پاششی
تخریب مکانیکی سطح ماده براثر حرکت نسبی آن در تماس با سطحی دیگر یا در تماس با ذرات جامد
فرایند تخلیۀ تنش هیجانی یا اضطرابی که از راه بازپیدایی تجربه تنش‏زا در گفتار یا کردار یا هر دو پدید می‏آید متـ . برون‏ریزش
abreast, side by side
موقعیت یک کشتی نسبت به کشتی دیگر یا هر شیء و مکان قابل‌تشخیص، زمانی که پهلو‌به‌پهلو و موازی آنها قرار می‌گیرد
تغییر ناگهانی در روندها و پیوستار نظام‌مند حاکم بر یک حوزۀ خاص
ABS 1
نگاه کنید به : automatic brake system
abscess
تجمع موضعی و محدود چرک در حصاری از یاخته‏های آسیب‏دیده و آماسیده در هر جای از بدن متـ . آبسه
abscissa, x-coordinate
مختص x (افقی) یک نقطه (y و x) در دستگاه مختصات دوبعدی متـ . طول 2
abscission
جدا شدن و افتادن اندام‌هایی از گیاه مانند جوانه یا برگ یا غنچه یا میوه
abscission layer
لایه‏ای که براثر عوامل داخلی یا خارجی تشکیل و موجب ریزش اندام‌های گیاه می‏شود
absence of blade
وضعیتی که در آن تیغة شمشیر دو شمشیرباز با هم در تماس نیست
خدماتی که در صورت عدم حضور مشترک برای پاسخ‌گویی به تماس، همۀ تماس‌‌های ورودی را با اعلام غیبت یا پاسخی ضبط‌شده پاسخ می‌دهد
absentee vote, absentee ballot
رأی کسانی که به دلایل مجاز نمی‌توانند در روز انتخابات در پای صندوق رأی حاضر شوند
شرکت در انتخابات بدون حضور در پای صندوق رأی، به دلایل مجاز
absolute accommodation
تطابق هر چشم به‌طور جداگانه، به‏نحوی‏که تحت تأثیر هم‌گرایی یا رؤیت دوچشمی قرار نگیرد
absolute address
نشانی‌ای که براساس آن محل دقیق سخت‌افزارها، مانند حافظة دستگاه‌های جانبی، شناسایی می‌شود
absolute advantage
توانایی یک کشور یا شرکت یا فرد برای تولید کالا یا خدمات یکسان با هزینة کمتر در مقایسه با دیگران
absolute age, actual age
سن زمین‏شناختی یک فسیل یا سنگ یا رویداد زمین‏شناختی که معمولاً برحسب سال بیان می‌شود
absolute alcohol,anhydrous alcohol
نوعی اتیل‌الکل که آب موجود در آن بیش از یک درصد نیست
absolute altitude
فرازای یک سیاره یا قمر از زمین
← رسانش استخوانی مطلق
absolute bioavailability
نسبت زیست‌فراهمی داروی تجویزشده به شکل فراوردۀ غیرتزریقی به زیست‌فراهمی همان دارو به شکل تزریق وریدی