واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 5385
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
هریک از روش‌های گوناگونی برای برآورد عمق و محل و شیب و تباین پذیرفتاری چشمة بی‌هنجاری مغناطیسیِ مشاهده‌شده به کار گرفته می‌شود
فنون گوناگونی که در تحلیل داده‌های مغناطیسی رقمی با استفاده از خوارزمی‌ها/ الگوریتم‌های خودکار رایانه‌ای، برای تعیین عمق اجسام بی‌هنجار، به‌کار گرفته می‌شود
automated radar terminal system, ARTS
سامانه‌ای در بخش مراقبت پرواز پایانه‌های هوایی که با ردیابی یا پیش‌بینی اهداف رادار فرعی اطلاعات پایه را فراهم می‌کند
automated teller
automated teller
automated teller machine, ATM 1, automatic teller machine, automated banking machine, ABM, cash machine, cashpoint, cashline, automated teller, automatic teller, cash dispenser
دستگاه الکترونیکی خودکاری که با قرار دادن کارت‌های بانکی در آن بعضی از خدمات بانکی مانند دریافت وجه از حساب یا انتقال وجه از حسابی به حساب دیگر و پرداخت قبض را فراهم می‌کند
automatic
ویژگی هر وسیله‏ای که بدون دخالت انسان و خودبه‏خود کار کند؛ عملی که بدون فکر کردن انجام شود متـ . خودبه‏خود * مصوب فرهنگستان اول
سیرگاهی که مجهز به سامانۀ علائم خودکار است و با آن کار می‌کند
automatic block signal, ABS 2
نوعی علامت سیرگاه که مدارخط یا سامانۀ هم‌بندی آن را فعال می‌کند
automatic brake
ترمزی که چنانچه لولۀ آن قطع شود، به‌صورت خودکار عمل می‌کند
automatic brake system, ABS 1
سامانۀ ترمزگیری که در آن چنانچه لولۀ ترمز قطع شود، ترمزگیری به‌صورت خودکار انجام می‌شود
automatic call distribution
دریافت تماس‌های ورودی و انتقال آنها به مقصد موردنظرشان به‌طور خودکار اختـ . توکات ACD1
automatic call distributor number, ACD number
شمارۀ تلفنی برای دسترسی به کارورهای گروه توزیع خودکار تماس
automatic call distributor, ACD1, automated call distribution system
سامانۀ تلفنی ویژه‌ای که برای پردازش تماس‌های ورودی پرشمار طراحی شده است
automatic callback, call return
نوعی خدمات سفارشی تماسِ شبکه‌بنیاد که در آن مرکز تلفن با پایش خط اشغال در ظرف مدت معینی، در صورت آزاد شدن خط، تماس‌گیرنده را با زنگ مشخصی مطلع می‌کند و شماره‌گیری را به‌طور خودکار انجام می‌دهد
automatic car identification system, ACI system, automatic car identification system
سامانه‌ای دارای علائم لازم برای شناسایی خودکار قطار با کدخوان‌هایی که در ایستگاه‌ها نصب شده است
automatic coffeemaker, coffee brewing machine
دستگاهی برقی که فرایند دم‌آوری قهوه در آن با استفاده از صافی به‌‌روش چکه‌ای و خودکار انجام می‌شود متـ . قهوه‌ساز
پیوستگی یک عملگر خطی بین جبرهای توپولوژیکی
automatic coupler
وسیله‌ای برای اتصال مکانیکی خودکار دو خط‌نورد
سامانه‌ای که ازطریق حسگرهای نصب‌شده بر روی خودرو شدت تصادف و موقعیت محل تصادف را به مرکز اطلاع می‌دهد
automatic dialogue replacement editing
فرایند تدوین صدا در حین جایگزینی گفتار
automatic dialogue replacement editor
متصدی تدوین صدا در جایگزینی گفتار
automatic dialogue replacement mixer
فردی که کار صداآمیزی را در هنگام جایگزینی گفتار انجام می‌دهد
automatic dialogue replacement, additional dialogue replacement, ADR 1
ضبط مجدد گفت‌وگوی بازیگران و قرار دادن آن به‌جای گفتار یا عبارت نامطلوب یا بی‌کیفیت در مرحلۀ پس‌تولید
automatic direction-finder, ADF 1
وسیلۀ ناوبری رادیویی که نشانک‌های نشان‌فرست چندجهته را دریافت می‌کند
automatic dropping device
سازوکاری که سبب می‌شود شاخک برق‌رسانیِ جابه‌جاشده به‌طور خودکار پایین بیاید و درنتیجه، به بافۀ بالاسری آسیب نرسد
automatic espresso machine
اسپرسوسازی که در آن فرایندهای آسیا کردن و پیمانه‌کردن و کوبش قهوه و برنامه‌ریزی مدت عصاره‌گیری را کاربر انجام می‌دهد و فشار و دما را دستگاه ایجاد می‌کند
automatic fare collection
سامانۀ خودکار فروش و وارسی بلیت در مترو و راه‏آهن شهری
automatic fingerprint identification system
سامانة شناسایی پلیس که در آن از فنّاوری رایانه‌ای برای ذخیره‌سازی و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات مربوط به اثر انگشت استفاده می‌کنند اختـ . سَها AFIS
automatic flight control system, AFCS
سامانۀ خرابی‌ناتابی متشکل از دستگاه خلبانی خودکار و سامانه‌های ناوبری رادیویی و تجهیزات تقرب و رایانۀ اطلاعات پرواز و سامانه‌های واپایش موتور که کارکردهای واپایش خودکار هواگرد را تنظیم می‌کند