واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1114
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
چراغ جلویی که عدسی و کاسه و لامپ و دیگر اجزای آن به‌صورت یکپارچه به یکدیگر متصل است و در صورت خرابی یک جزء باید کل واحد را تعویض کرد
flashing light, FL 1
چراغی که دورۀ روشنی آن کوتاه‌تر از دورۀ خاموشی آن است
anticollision light
چـراغ چشمک‏زنـی که در شب یـا در شرایطی که دید کاهش می‏یابد، برای افزایش رؤیت‏پذیری هواگَرد آن را روشن می‏کنند
masthead light, steaming light
چراغ سفید درخشان نصب‌شده بر روی سردکل در راستای میان‌خط شناور که نوری ممتد را در شعاع 22/5 درجه در سطح افق می‌تاباند و به‌ نحوی تعبیه شده است که نور آن از جلو تا 22/5 درجۀ پس‌ورگه در دو طرف شناور قابل رؤیت است
back-up light/ back up light, back-up lamp, reversing light, reversing lamp
هریک از چراغ‌های سفید در عقب خودرو که در حالت دنده‌عقب روشن می‌شود
grade crossing protection signal
چراغ راهنمایی چشمک‌زن یا راه‌بند خودکاری که در تقاطع جاده و ریل نصب می‌شود و با نزدیک‌شدن قطار فعال می‌شود
چراغی بر روی بدنۀ هواگرد، به‌ویژه هواگرد ناونشین، برای نشان دادن وضعیت ارابۀ فرود و قلاب و بال و زاویۀ تقرب و سرعت هواپیما و مانند آنها، برای اطلاع افسر ایمنی فرود مستقر در ناو
هریک از چراغ‌های چشمک‌زن زردرنگ در جلو و عقب و کنارهای خودرو که راننده برای آگاه کردن دیگران از تغییر مسیر خود از آنها استفاده می‌کنند
traffic signal, traffic light, stop light
دستگاهی متشکل از سه چراغ زرد و سبز و قرمز برای تنظیم عبور وسایل نقلیه، به‌ویژه در تقاطع‌ها
flashing signal beacon, flashing control signal
نوعی چراغ راهنمایی که فقط رنگ قرمز یا زرد چشمک‌زن را نمایش می‌دهد
four-phased traffic light, four-phased
نوعی چراغ راهنمایی که چرخۀ آن به چهار مرحله تقسیم شود متـ . چهارزمانه
three-phased traffic light, three-phased
نوعی چراغ راهنمایی که چرخۀ آن به سه مرحله تقسیم شود متـ . سه‏زمانه
searchlight signal
چراغی که نماهای سبز و زرد و قرمز را با استفاده از تغییر بسامد یک منبع نور واحد نمایش می‌دهد
چراغ زردی در پاشنۀ کشتی یدککننده بالاتر از چراغ پاشنه که در هنگام یدککشی باید روشن باشد
fixed-time signal, fixed-time control, FT
چراغی که تنها امکان ارائۀ توالی منظم مراحل را در مدت‌زمان‌های ثابت دارد
هریک از دو یا سه چراغ سفید از نوع چراغ دکل در کشتی یدککننده که در هنگام یدککشی روشن میشود و تعداد آنها طول یدک و طناب یا زنجیر را مشخص می‌کند
steering light
چراغی که در پاشنۀ شناور یدک‌کننده نصب می‌شود تا کشتی یدک‌شونده برای سکان‌گیری از نور آن استفاده ‌کند
life-buoy light, water light
چراغی متصل به شناوة نجات که در هنگام قرار گرفتن بر روی آب روشن می‌شود
چراغی که صفحۀ نشانگر را روشن می‌کنند
tail light, rear light, tail lamp
چراغ قرمز هشداردهنده در عقب خودرو
هریک از چراغ‌های نصب‌شده بر روی شناور، معمولاً در اطراف پل فرماندهی یا در بخشی از آن، که برای علامت‌دهی از آن استفاده می‌شود
چراغی زرد یا قرمز در داخل هواگَرد که براثر بروز نقص در یک سامانه روشن می‌شود
landing light
چراغ‌هایی در هواپیما برای روشن کردن باند فرود در هنگام نشستن
inset light, surface light
چراغ‌هایی در اطراف خزش‏راه و در محور باند پرواز برای هدایت هواگَرد در هنگام نشست‌وبرخاست
anchor light
چراغی در سینۀ شناورِ درلنگر که شب‌هنگام از تمام جهات قابل رؤیت است
nearsighted traffic light, nearsighted
نوعی چراغ راهنمایی که قبل از تقاطع، برای اطلاع از وضعیت عبورومرور نصب شود متـ . مجاور
Aldis lamp, signal lamp, Morse lamp
نوعی چراغ علامت‌دهی قابل‌حمل که از آن برای مخابرة دستی پیام بین دو یا چند شناور سطحی یا میان یک شناور سطحی و واحدهای پروازی استفاده می‌شود
چراغ اضافه‏ای که در سمت مقابل تقاطع برای مشاهدۀ بهتر وضعیت چراغ‌های راهنمایی نصب شود
farsighted traffic light, farsighted
نوعی چراغ راهنمایی که بعد از تقاطع برای دید بهتر نصب شود متـ . مقابل
fog light, fog lamp
چراغی که در هوای مه‌آلود برای دید بهتر راننده از آن استفاده می‌کنند