واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1114
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
چرخ ـ محوری که معمولاً در ابتدای قطار قرار می‏گیرد و نیروی محرکه ایجاد می‏کند
چرخی که براثر قفل شدن در هنگام ترمز کردن و کشیده شدن بر روی ریل، بخشی از رویۀ آن ساییده باشد
circumpolar whirl
← تاوۀ قطبی
چرخی که از آن برای جابه‌جایی بالگَرد بدون چرخ در مسافت‌های کوتاه استفاده میشود
tail wheel, tail landing gear
چرخی که در انتهای بدنه و عقب‌تر از ارابۀ فرود اصلی قرار دارد و دُم را بر روی زمین نگه می‌دارد
چرخ دُمی که قابلیت جمع ‌شدن ندارد
retractable tail wheel
چرخ دُمی که قابلیت جمع‌ شدن دارد
چرخی که در جلوی بدنه و جلوتر از ارابۀ فرود اصلی قرار دارد و دماغه را بر روی زمین نگه ‌می‌دارد
sprocket roller, sprocket wheel
چرخ یا غلتکی مجهز به دندانه که سوراخ‌های حاشیۀ فیلم، در جهت حرکت فیلم، در سازوکارهای مختلف ضبط و نمایش، در دندانه‏های آن گیر می‏کند
چرخی با سطح ساینده برای انجام عملیات ساب‌زنی
food cart
نوعی آشپزخانة سیار برای تسهیل بازاریابی و فروش غذاهای خیابانی به مردم در محل تردد عابران پیاده
control wheel
فرمانی دستی در اتاقک خلبان که با آن می‌توان سکان افقی و شهپرها را حرکت داد و هواپیما را هدایت کرد
hollow-worn wheel
چرخی که در قسمت غلتشگاه دارای فرورفتگی ناشی از سایش قائم است
اسبابی که در آن هوای متراکم از سوراخ‌های یک قرص چرخان بگذرد و صدا یا صوت بلندی ایجاد شود
سامانۀ جریان اقیانوسی در مقیاس باد سیاره‏ای
چرخاب چرخندی یا واچرخندی ناشی از فرارَفت تاوایی پتانسیلی زمینه توسط گردش چرخند حارهّ‏ای
مطالعۀ ارتباط میان تکانۀ زاویه‌ای و مغناطش یک جسم
مربوط به ویژگی‌های مغناطیسی ذرات باردارِ در حال چرخش
Rotifera, Rotatoria
شاخه‌ای از سلسلۀ جانوران که مژه‌های تاج سر آنها متحرک است و طول گونه‌های از 40 میکرومتر تا 3 میلی‌متر است
وسیله‌ای که بر سر راه موج الکترومغناطیسی قطبیده قرار می‌گیرد و صفحۀ قطبش آن را می‌چرخاند
بخش چرخندۀ هر ماشین الکتریکی
← بالگرد چرخانه‌هم‌‌بَر
نوعی چرخانۀ بالگرد که پرّه‌های آن برای تغییر گام چرخانه، تنها حول یک محور، حرکت می‌کنند
fenestron, fenestron tail rotor, fenestron antitorque rotor
نوعی چرخانۀ دُم با پره‌های بسیار در انتهای دُم بالگَرد که در داخل قابی گرد قرار دارد
articulated rotor
نوعی چرخانۀ بالگرد که در آن پرّه‌ها به‌نحوی به تویی چرخانه متصل‌اند که می‌توانند حول محورهای افقی و عمودی حرکت ‌کنند
semirigid rotor/ semi-rigid rotor
چرخانه‌ای که در آن پرّه‌‌های لولای چرخشی وجود ندارد و تغییر گام آن با یک حلقۀ لولایی انجام می‌شود
rolling cargo
باری که بر روی وسیلۀ نقلیۀ چرخ‌دار قرار می‏گیرد و به داخل کشتی برده می‏شود
بردن بار از یک وسیلۀ حمل به‌وسیلۀ دیگر از یک بنگاه باربری به بنگاه دیگر در مسافت کوتاه
current cycle
مجموعة کاملی از ویژگی‌های یک جریان کشندی در یک دورة خاص
سیر حیات سازمان که به‌طور معمول شامل چهار مرحلة شکل‌گیری (birth or incorporation) و رشد (initial growth) و بلوغ (expansion) و افول (decline) است