واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1450
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
← جوشکاری جرقه‌ای
← جوشکاری پس‌راند
← جوشکاری الکتروسرباره‌ای
cold welding, CW 2
نوعی جوشکاری جامد که در آن سطوح جوش‌دادنی بدون حرارت و تحت فشار زیاد به‌ هم جوش میخورند
نوعی جوشکاری گداختی که در آن سیم پرکن، در حین تغذیۀ حوضچۀ جوش، با مقاومت در برابر جریان الکتریکی گرم می‌شود
نوعی لحیم‌جوش زدن که در آن منبع گرما فلز پرکن مذاب است که دو سطح در تماس را ذوب می‌کند؛ در این نوع لحیم‌جوش از خاصیت مویینگی استفاده نمی‌شود
نوعی جوشکاری برجسته (projection welding) که در آن جوشکاری موضعی با تماس سیم‌های متقاطع و معمولاً همراه با فشار صورت می‌گیرد
percussion welding, PEW
فرایندی که در آن گرمای لحظه‌ای ازطریق قوس متمرکز بین سطوح جوش‌‌دادنی ایجاد میشود و سطوح بی‌درنگ با ضربه به ‌هم کوبیده می‌شوند
ultrasonic welding, USW
نوعی جوشکاری حالت‌جامد که در آن با به کار بردن موضعی انرژی ارتعاشی پربسامد قطعه‌کارها تحت فشار به هم جوش داده می‌شوند
هرگونه جوشکاری که در آن گرمای ورودی از یک قوس الکتریکی تأمین شود
نوعی جوشکاری قوسی بدون اعمال فشار که در آن بین الکترود غیرمصرفی و حوضچۀ جوش قوس فشرده ایجاد می‌شود و حفاظت از فلز مذاب با استفاده از گاز یونیدۀ خروجی از مشعل یا با گاز کمکی مکمل انجام می‌شود
gas tungsten arc welding, GTAW, tungsten inert gas welding, TIG welding, wolfram inert gas welding, WIG, welding, inert gas tungsten arc welding
نوعی جوشکاری قوسی که در آن بین الکترود تنگستنی غیرمصرفی و حوضچۀ جوش قوس ایجاد می‌شود و حفاظت از فلز مذاب با استفاده از گاز خنثی انجام می‌شود
flux cored arc welding, FCAW, CO2 welding1, MIG welding
نوعی جوشکاری قوسی بدون اعمال فشار که در آن بین الکترود لوله‌ای‌شکل به‌عنوان فلز پرکننده و حوضچۀ جوش قوس ایجاد می‌شود و دود و سربارۀ حاصل از تجزیۀ پودر با استفاده از گاز محافظ یا بدون آن مانع از ترکیب شدن فلز مذاب با اکسیژن و نیتروژن هوا می‌شود
نوعی جوشکاری قوسی بدون اعمال فشار که در آن بین فلز پرکننده و حوضچۀ جوش یک یا چند قوس،‌ کنار هم یا پشت سر هم، ایجاد می‌شود؛ در این فرایند حفاظت از قوس و فلز مذاب با استفاده از لایه‌ای از پودر دانه‌ای انجام می‌شود
gas metal arc welding, GMAW, MIG/MAG, welding, inert gas metal arc welding, CO2 welding2
نوعی جوشکاری قوسی بدون اعمال فشار که بین سیم جوش فلزی پیوسته و حوضچۀ جوش قوس ایجاد می‌شود و حفاظت از فلز مذاب با استفاده از گاز خنثی انجام می‌شود
نوعی جوشکاری قوسی گازمحافظ که در آن جریان برق ضربانی است
shielded metal arc welding, SMAW, MMA welding, stick electrode welding, manual metal arc welding ,
نوعی جوشکاری قوسی بدون اعمال فشار که در آن بین الکترود روپوش‌دار به عنوان فلز پرکننده و حوضچۀ جوش قوس ایجاد می‌شود و دود و سربارۀ حاصل از تجزیۀ روپوش از ترکیب شدن فلز مذاب و داغ با اکسیژن و نیتروژن هوا جلوگیری می‌کند
نوعی فرایند جوشکاری که در آن قوس الکتریکی میان دو الکترود کربنی یا میان یک الکترود کربنی و قطعۀ جوش‌دادنی ایجاد میشود
فرایندی که در آن فلز یا آلیاژ مذاب آزادشده از واکنش گرمازای آلومینیم با یک اکسید فلزی، فضای میان دو جزء جوش را پر و آنها را به یکدیگر متصل می‌کند متـ . جوشکاری ترمیتی
hot-pressure welding/ hot pressure welding, HPW
نوعی جوشکاری جامد که در آن جوش فلزات ازطریق حرارت‌دهی و اعمال‌ فشار کافی انجام میشود و دگرشکلی ماکروسکوپی (macrodeformation) در فلز پایه ‌ایجاد می‌کند
روشی در جوشکاری که در آن دو لبۀ قطعات کار در مقابل هم و تحت فشار قرار می‌گیرند و خط تماس آنها جوش داده میشود
laser beam welding, LBW 1, laser welding
نوعی جوشکاری با استفاده از باریکۀ لیزر به‌عنوان منبع گرما که در آن شدت بالای انرژیِ باریکۀ متمرکز امکان نفوذ عمقی و جوشکاری با کمترین واپیچش را فراهم می‌کند
فرایند اتصال‌دهی که در آن گرمای لازم ازطریق عبور دادن جریان برق از میان سطوح تماس قطعات جوش‌دادنی فراهم میشود
high-frequency resistance welding
نوعی جوشکاری مقاومتی که در آن جریان پربسامد، حداقل ده کیلوهرتز، برای متمرکز کردن گرما در محل موردنظر به کار می‌رود
resistance seam welding, RSEW, seam welding
نوعی جوشکاری مقاومتی که در آن اتصال جوش به‌صورت درز است
نوعی جوشکاری برای اتصال یک میله یا شیئی شبیه به آن به قطعۀ کار
diffusion welding, DFW
هرگونه جوشکاری که عمدتاً براثر نفوذ حالت جامد در دو طرف سطح اتصال انجام میشود متـ . جوشکاری پخشی
نوعی جوشکاری مقاومتی که در آن قطعات را میان دو الکترودی که جریان گرما را در نقاط اتصال تأمین می‌کنند میبندند
roll welding, ROW
نوعی جوشکاری حالت‌جامد با استفاده از اعمال گرما و فشار به‌وسیلۀ غلتک‌هایی که موجب تغییر شکل فلز در سطح تماس می‌شوند
اثر برجای‏مانده از التیام زخمی که بافت‌های آسیب‏دیدۀ آن به‌طور کامل بازسازی نشده و بافت همبند جای آنها را گرفته باشد