واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1450
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
forest ranger, ranger
فرد کارشناس جنگل که مسئولیت ادارۀ امور جنگل را در یک بخش یا شهرستان بر عهده داشته باشد
کلیۀ علوم و فنون و اَعمال مرتبط با ایجاد و اداره و کاربرد جنگل
عملیات جنگل‌داری بر پایۀ کار کم و سرمایه‌گذاری نازل در واحد سطح
یکی از شیوه‏های برنامه‏ریزی و مدیریت جنگل که عمدتاً بر حفاظت آن تأکید می‏کند
روشی برای بازسازی بوم‌سازگان با هدف بازگرداندن کارکرد و پوشش گیاهی اولیه
عملیات جنگل‌داری برای دستیابی به کیفیت و کمیت قابل‌توجهی از محصول در واحد سطح با استفاده از بهترین فنون جنگل‌ورزی (silviculture) و مدیریت
participatory forestry, social forestry
نوعی مدیریت جنگل با مشارکت افراد و گروه‌های ذی‌نفع در مراحل برنامه‏ریزی و اجرا
نابودی جنگل توسط انسان
forest dweller 1
همۀ اندامگان‌ها ازجمله انسان که در جنگل زندگی می‌کند
afforestation
ایجاد جنگل به روش نهالکاری یا بذرکاری در عرصه‏هایی که قبلاً جنگل نبوده است
تشکیل جنگل، به‌صورت مصنوعی یا طبیعی، در عرصه‏های جنگلی یا غیرجنگلی متـ . جنگل‏زایی
forest recreation
نوعی گردشگری مبتنی بر تفریح در جنگل مانند راه‌نوردی و اردوزنی
طراحی و ساخت جاده برای دسترسی به مناطق مختلف جنگلی
forest decline
کاهش تدریجی سلامت و شادابی جنگل براثر عوامل نامساعد محیط که به ضعیف شدن درختان جنگلی و سرانجام مرگ آنها منجر شود
forest dweller 2
مردمی که در جنگل زندگی می‌کنند و برای تأمین معاش و حفظ ساختار اجتماعی و هویت فرهنگی و دانش سنتی خود به آن وابسته‌اند
← جهان‌ جنوب
southeaster/ sou'easter
باد جنوب شرقی به‏ویژه باد قوی یا تندباد
southwester/ sou'wester
باد جنوب غربی، به‏ویژه باد قوی یا تندباد
همۀ فعالیت‌های گردشگری در قطب جنوب به استثنای فعالیت‌هایی که به‌طور مستقیم با پژوهش‌های علمی و امور دولتی سروکار دارند
بادی جنوبی، به‏ویژه باد قوی یا تندباد
mad cow disease,bovine spongiform encephalopathy, BSE
بیماری مشترک بین انسان و حیوان که ازطریق مصرف گوشت گاو آلوده به انسان منتقل می‌شود
fetus/ foetus
رویان پستانداران در مراحل پایانی رشد؛ در انسان این مرحله از آغاز هفتۀ نهم تا هنگام تولد است متـ . زهسان
دستگاهی برای مشاهدۀ زهسان در زهدان متـ . زهسان‏بین
مشاهدۀ زهسان در زهدان به‌کمک زهسان‏بین متـ . زهسان‏بینی
مربوط به زهسان متـ . زهسانی
cardinal points
چهار جهت اصلی صفحۀ قطب‏نما یا صفحۀ افق که شامل جنوب و شمال و شرق و غرب است
جهات مجاور هریک از جهات میانی که شامل 16 جهت از مجموع کل 32 جهت قطب‏نماست
intercardinal points
چهار جهتی که میان چهار جهت اصلی قطب‏نما قرار دارد و شامل شمال‌شرقی و شمال‌غربی و جنوب‌شرقی و جنوب‌غربی است
intermediate points
جهات بین جهات اصلی و جهات فرعی شامل هشت جهت شمال شمال‌غربی، غرب شمال‌غربی، غرب جنوب‌غربی، جنوب جنوب‌غربی، جنوب جنوب‌شرقی، شرق جنوب‌شرقی، شرق شمال‌شرقی، شمال شمال‌شرقی