واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1450
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
اصطلاح عام حقوقی برای قانون‌شکنی از نوع سوءاخلاق، شامل فحشا و هرزگی و عمل خلاف عرف
high crimes and misdemeanors
جرایمی که به دلیل ارتکاب آنها رئیس جمهور و معاونان او و دیگر مقامات غیرنظامی، ازجمله قضات کشور را، می‌توان از مسئولیت عزل کرد
سرقت یک یا چند حیوان، عموماً دام، عمدتاً با انگیزۀ مصرف غذایی
transtainer, yard gantry crane
نوعی جرثقیل دروازه‌ای که از آن برای تخلیه و بارگیری بارگُنج‌ها یا نقل‌و‌انتقال آنها در بندر یا پایانه استفاده می‌شود
نوعی جرثقیل دروازه‌ای که بر پایه‌های بلند و قائم استوار است و واگن‌های قطار و کفی‌های حامل بارگُنج می‌توانند از زیر آن عبور کنند
تجهیزات داربَری که با آن میتوان بینه‌ها را به‌ طرف سیم‌نقاله برد و نیز آنها را سوار سیم‌نقاله کرد یا در بارانداز پایین آورد
gantry crane, bridge crane
نوعی جرثقیل ریلی با چرخ لاستیکی و دهانۀ بسیار بزرگ که در اسکله‌ها و بعضی کشتی‌ها برای تخلیه و بارگیری کالا، عموماً بارگُنج‌ها، از آن استفاده می‌شود
نوعی جرثقیل دروازه‌ای پایه‌بلند که دو پایۀ آن بر روی اسکله یا انبار و پایۀ دیگر بر روی دیوار مستقر است
locomotive crane
نوعی جرثقیل با دیرک بلند که برای جابه‏جایی بارهای سنگین به کار می‌رود و بر روی ریل حرکت می‏کند
هر جرثقیلی که قابل جابه‌جا شدن از مکانی به مکان دیگر باشد
جرثقیل نصب‏شده بر روی شناور برای جابه‏جا کردن بارهای سنگین در دریا
نوعی جرثقیل مجهز به قلاب که از آن برای عملیات تخلیه و بارگیری استفاده می‌شود
grab crane, grabbing crane
نوعی جرثقیل مجهز به کاسچنگ که از آن برای بارگیری و تخلیۀ کالاهای فله‌ای استفاده می‌شود
spark, sparkover
تخلیۀ الکتریکی زودگذر براثر فروریزش الکتریکی ناگهانی هوا یا هر مادۀ دی‏الکتریک متـ . تخلیۀ جرقه‏ای spark discharge
تخلیۀ الکتریکی ناخواسته و غالباً درخشانی که در طول سطح مَقَره (insulator) یا هر مادۀ دی‌الکتریک روی می‌دهد
گروهی از متخصصان که به‌گونه‌ای نظام‌مند از میان صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف دانش مانند دانشگاه‌ها و صنایع و نهادهای دولتی و سازمان‌های پژوهشی و فنی انتخاب می‌شوند
crime, criminal wrong
فعل یا ترک فعلی که نقض قانون تلقی می‌شود و سزاوار کیفر با مجازات حبس است
calculus 1
← جِرم دندان
خاصیتی بنیادی که به موجب آن جسم در برابر تغییر سرعت از خود مقاومت نشان می‏دهد
scale 2, fur
رسوبی که بر سطح فلزاتِ در تماس با آب در نتیجۀ تغییر خواص فیزیکی یا شیمیایی آب تشکیل می‌شود
آن مقدار مادۀ شکافت‌پذیری که جِرم آن بیش از جرم بحرانی است
extradition crime
رفتاری که در هر دو کشور درخواست‌کننده و مستردکنندۀ مجرمان پیگرد قانونی داشته باشد
specific-intent crime
جرمی که به قصد انجام عمل مجرمانۀ مشخصی صورت می‌گیرد
supragingival calculus
جِرم‍ی که بر روی سطح دندان‌ها در مجاورت لثه و کمی به طرف سطح بَرهمایی یا لبۀ بُرندۀ دندان‌ها تشکیل می‌شود
جِرم مورد نیاز برای دستیابی به یک واکنش زنجیره‏ای
جرمی مانند استعمال مواد مخدر و قمار و اعمال مبتنی بر انحراف‌های جنسی و تخریب طبیعت که به هیچ فرد یا دارایی شخصی به‌طور مستقیم آسیب نمی‌رساند و اگر هم فردی آسیب دیده باشد با رضایت خود او بوده است
transnational crime
فعالیت غیرقانونی شخص حقیقی یا حقوقی با پشتیبانی عملیاتی سازماندهی‌شدۀ گروه‌های تبهکار از فراتر از مرزهای ملی
تخطی جزئی از قوانین اسلامی که نوعی تخلف در مقابل جامعه محسوب شود نه خداوند
هر عملی که برای تغییر داده‌ها یا ورود داده‌هایی به‌منظور کلاهبرداری یا اختلاس در یک سامانۀ الکترونیکی صورت گیرد
کنش جنسی که مطابق قانون دارای مجازات است