واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1281
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
دانه‌های قلع بر روی سطح قطعۀ ریختگی برنزی ناشی از جدانشینی معکوس
early planting
کشت زودهنگام گیاه زراعی
← اینترنت هرچیز
کسی یا دستگاهی که هدف یا مخاطب نامه‏های الکترونیکی ناخواسته و معمولاً مزاحم قرار گرفته باشد
کسی که نامه‏های الکترونیکی را بدون خواست مخاطب و معمولاً برای ایجاد مزاحمت برای او می‏فرستد
نامۀ الکترونیکی که بدون خواست مخاطب و معمولاً برای ایجاد مزاحمت فرستاده می‏شود
فرایند فرستادن نامه‏های الکترونیکی بدون خواست مخاطب و معمولاً برای ایجاد مزاحمت متـ . هرزفرستی
آگهی‌افزاری که کاربران را به‌سوی وبگاه‌ها یا خدمات هرزه‌نگاشتی راهبری می‌کند
تمایل به خوردن مواد غیرمعمول و غیرمغذی
پرداختن به مسائل جنسی و هرزه به‌عنوان درون‏مایۀ اصلی آثار
pruning
حذف کلی یا جزئی اندام‌هایی از درخت یا درختچه
زدودن جوانه‌های جانبی از تنۀ درختان برای جلوگیری از رشد و تبدیل آنها به شاخه متـ . جوانه‌زدایی debudding, disbudding
هَرَس شاخه‌های مردۀ درختان
brashing, low pruning
بریدن شاخه‌های زنده و مردۀ درخت از سطح زمین تا ارتفاع قابل‌دسترس انسان در توده‌های جوان
بریدن شاخه‌های زنده و مردۀ بالاتر از دسترس انسان
هَرَس دورازدست تنها در درختان محصول
green pruning
بریدن شاخه‌های زندۀ درختان
استفاده از مواد شیمیایی، مانند تنظیم‌کننده‌های رشد، برای درختان زنده ‌به‌منظور از بین بردن جَست‌های جنگلی
natural pruning
مرگ شاخه و افتادن آن براثر عوامل فیزیکی یا زیستی مانند باد یا برف یا انواع آفات متـ . خودهَرَسی self-pruning
موادی زائد، معمولاً مواد آلی، از قبیل پسماندهای باغبانی و کشاورزی، که مواد غذایی را شامل نمی‌شود
pyramid
1. بنایی هرمی با قاعده‌ای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. بنایی هِرمی از خشت با قاعده‌ای مربع که، در دورۀ پادشاهی کهن و میانه در مصر، متداول‌ترین گونۀ آرامگاه‌های سلطنتی بوده است
ecological pyramid, food pyramid 1, Eltonian pyramid
نموداری هرمی‏ که ساختار تغذیه‏ای هر بوم‏سازگان را برحسب انرژی یا تعداد یا زی‏تودۀ ترازهای تغذیه نشان می‏دهد
step pyramid/ steped pyramid
1. بنایی هِرمی و مطبق با قاعده‌ای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. هرم «جوسِر»، فرعون سلسله سوم، در سقاره که نمونه‌ای از مرحلۀ انتقالی از مصطبه‌های سلسله‌های آغازین به اهرام پادشاهی کهن است
satellite pyramid
هرم کوچکی در بیرون یا درون حصار یک مجموعۀ تدفینی
image pyramid
نوعی بازنمود داده‌های چندمقیاسی که در آن یک تصویر به دفعات تحت هموارسازی و زیرنمونه‌برداری قرار گیرد
population pyramid
نموداری هرمی‏ که نمایانگر ساختار هر جمعیت براساس تعداد و جنسیت و سن افراد آن است
← هرم چهارگوشه‌ای
دیسۀ بلوری دارای چهار وجه بلوری همسان که به‌طور آرمانی مثلث‌های متساوی‌الساقین موجود در یک هرم با برش عرضی مربع هستند متـ . هرم چهارگوش
← هرم دوچهارگوشه‌ای