واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1232
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
configuration repeating unit
کوچک‌ترین دسته از یک یا دو یا چند واحد پایۀ پیکربندی پیاپی که تکرار پیکربندی آن در یک یا چند جایگاه فضاهمپاری در مازۀ زنجیره (backbone) تعریف شده است
technical control room
پایگاهی که کلیۀ علائم صوتی و تصویری تولیدشده در منابع مختلف در آنجا تنظیم و توزیع و واپایش شود * در زبان فارسی برای این واحد تلویزیونی "واحد نودال" به کار رفته است.
مجموعۀ گروه تولید و تجهیزات قابل‌حمل تولید ویدئویی شامل دوربین و دستگاه ضبط و وسایل نورپردازی و صدابرداری متـ . واحد تک‏دوربینه * در زبان فارسی برای این واحد تلویزیونی "واحد پرتابل" به کار رفته است
هر مکان یا شیء خاص که واحد مستقلی برای ثبت و ضبط داده‏های باستان‏شناختی به شمار می‌آید
مقدار میوه برابر با یک میوۀ کوچک یا متوسط یا نصف فنجان از یک قوطی کنسرو میوه یا آب‌میوه یا یک‌چهارم فنجان میوۀ خشک
forty-foot equivalent unit
واحد اندازه‌گیری‌ معادل یک بارگُنج چهل‌پایی که از آن برای شمارش بارگُنج‌ها بر روی کشتی یا پایانه‌های بارگُنج استفاده می‌شود اختـ . واچ FEU
یکی از بخش‌های اصلی رایانه که وظیفۀ نگهداری داده‏ها را بر عهده دارد
واحد فعالیت حرکتی‌ مستقلی که از یک پی‌یاختۀ حرکتی و تارهای ماهیچه‌ای متصل به آن تشکیل شده است
arithmetic-logic unit, ALU
بخشی از پردازندۀ مرکزی رایانه که عملیات ریاضی و منطقی در آن انجام می‏شود
بخشی از هر بنگاه که به خدمات پذیرایی می‌پردازد
معیاری برای شمارش تعداد دام‌های یک کشور که در کشورهای مختلف براساس یک گاو بالغ یا یک اسب یا پنج گوسفند یا دو گوسالۀ یک‌ساله است
diachronous unit
واحد سنگی که در مناطق مختلف سن متفاوتی دارد . متـ . واحد زمان‌گذری time-transgressive unit
متمرکزساز سیم‌بندی در شبکۀ داخلی حلقوی
sedimentation unit
لایه یا نهشتۀ حاصل از یک دورۀ خاص رسوب‌گذاری
transcription unit, TU 1
قطعه‌ای از دِنا که بین محل آغازش و پایانش رونویسی با رِنا‌بسپاراز قرار دارد
time-transgressive unit
← واحد درزمانی
← واحد گاه‌چینه‌نگاشتی
organizational unit
یکی از تقسیم‌بندی‌های اساسی کسب‌وکار در سازمان‌ که بنا به نوع کارکرد و به جهت بالا بردن سطح کارایی صورت می‌گیرد
← واحد سگ‌های بویاب کارآزموده
یکی از یگان‌های پلیس که سگ‌های بویاب آموزش‌دیده در اختیار دارد و برای یافتن مواد مخدر و مواد منفجره و افراد خلافکار از آنها استفاده می‌کند اختـ واحد سَبْکا K-9
← واحد سنگ‌چینه‌نگاشتی
rock-stratigraphic unit, lithostratigraphic unit, lithostratic unit
← واحد سنگ‌شناختی
lithostratigraphic unit, rock stratigraphic unit
توده‌ای از سنگ‌های رسوبی یا آذرین یا دگرگونی که براساس ویژگی‌های سنگ‌شناختی قابل‌مشاهده و روابط چینه‌نگاشتی آنها تعریف و شناسایی می‌شوند متـ . واحد سنگ‌چینه‌ای lithostratic unit
یک تودۀ سنگ‌شناختی همگن در چینه‌ها که براساس سیماهای فیزیکی خاص یا چیرگی یک نوع سنگ خاص یا مجموعه‌ای از انواع سنگ‌ها تشخیص داده می‌شود متـ . واحد سنگ‌چینه‌شناختی rock-stratigraphic unit, lithostratigraphic unit, lithostratic unit واحد سنگی rock unit
← واحد سنگ‌شناختی
شاسی سه‌چرخی همراه با موتور و صندلی که بدنۀ اصلی و ارابۀ فرود هواگردهای فراسبک یا فوقِ‌سبک را تشکیل می‌دهد متـ . سه‌چرخ trike1
outside broadcast unit
واحدی مجهز به ابزار و وسایل تولید حرفه‏ای برنامه‏های تلویزیونی، دارای امکانات استودیوی کامل، که امکان ضبط و پخش برنامه را دارد و در خودروِ مخصوصی مستقر است
mobile offshore drilling unit
واحدی برای حفاری در بستر دریا که میتوان آن را به‌آسانی از مکانی به مکان دیگر جابه‌جا کرد اختـ . وسحاف MODU
← واحد فرایندی شیمیایی
zero discharge plant
واحد یا تأسیساتی که هیچ مایع خروجی به محیط‌زیست وارد نمی‌کند