واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1232
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
← واجهندگی
matrix sorting
سواسازی دستی دست‌ساخته‌ها و بوم‌ساخته‌های بسیار کوچک از واحدهای نمونه‌برداری خاک
phonological 2, phonemic 2
مربوط به واج
مربوط به عصب واج
← واحد چهل‌پایی
وسیله‌ای برای خنثی ‌کردن چرخش میدان در صفحۀ کانونی تلسکوپ سمت‌‌ارتفاعی
تغییر در چرخش نوری محلول تازه‌تهیه‌شدۀ یک مادۀ فعال نوری، مانند قند کاهنده
anticyclone
سامانۀ پرفشاری که در نیمکرۀ شمالی دارای حرکت ساعتگَرد و در نیمکرۀ جنوبی دارای حرکت پادساعتگَرد است
blocking anticyclone
← پرفشار بندالی
cold anticyclone
← واچرخند سردهسته
cold-core anticyclone
هر پرفشاری در تراز معینی از جوّ که از ویژگی‌های آن سردتر بودن مرکز آن نسبت به محیط اطراف است متـ . واچرخند سرد cold anticyclone پرفشار سرد cold high پرفشار سردهسته cold-core high
anticyclogenesis
فرایند تقویت یا توسعۀ گردش واچرخندی در جوّ
تضعیف یا زوال گردش واچرخندی در جوّ
ratooning
برداشت مکرر محصول از یک بار کاشت با قطع گیاه از نزدیک سطح خاک و ایجاد آمادگی در آن برای رشد جوانه از پایه یا ریشه
segment
پاره‏ای از زنجیرۀ گفتار که واج یا تکواژ است
یگانی که در فرودگاه صحرایی مستقر میشود و کلیۀ امور پذیرش و نگهداری و تعمیر و آماده‌سازی پرواز هواگَردها و واپایش نفرات و بار را بر عهده دارد اختـ . واپر
configurational base unit
نوعی پار (mer) یا واحد تکرارشونده که پیکربندی آن دست‌‌کم در یک جایگاه فضاهمپاری در مازۀ زنجیره (backbone) تعریف شده است
تعدادی از بسته‏های مجزای بار که با استفاده از بارکف‌ و تسمه به شکل بار واحد درآید
هر واحد طبقه‏بندی که باستان‏شناس برای تفکیک یک مجموعه‌آثار از دیگر آثار باتوجه‌به زمان و مکان برمی‌گزیند
واحدی کامل در صنایع شیمیایی شامل واحدهای اصلی فرایندی و واحدهای جانبی و پشتیبانی در یک مکان بکر
کوچک‌ترین بخش ساختار بلور که با استفاده از آن گروه فضایی ساختار کل بلور به دست می‌آید
twenty-foot equivalent unit
واحد اندازه‌گیری‌ معادل یک بارگُنج بیست‌پایی که از آن برای شمارش بارگُنج‌ها بر روی کشتی یا پایانه‌های بارگُنج استفاده می‌شود اختـ . واب 2 TEU
خدمه و وسایل موردنیاز بینه‏بری در هر داربَرگاه
central processing unit, CPU
واحدی در رایانه که تفسیر و اجرای دستورالعمل‌ها و همچنین واپایش سایر واحدهای رایانه را بر عهده دارد
colony forming unit, cfu
واحد تشکیل‌دهندۀ پَرگَنه
configurational unit
نوعی واحد مولکولی که یک یا چند جایگاه تعریف‌شدۀ فضاهمپاری دارد
allocation unit
چند بخش دیسک که در حکم یک واحد عمل می‌کنند
کوچک‌ترین واحد زمانی به‌کاررفته در زمان‌بندی پروژه
← واحد تولید تک‏دوربینه
repeating unit/ repeat unit, constitutional unit
کوچک‌ترین واحد ساختاری یک زنجیرۀ بسپاری که خواص آن را تعیین می‌کند و در طول زنجیره تکرار می‌شود