واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 4700
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
border 1, boundary 2, frontier 1
← خط مرزی
precision-guided munitions, PGM
سلاحی مجهز به جست‌وجوگر که با شناسایی انرژی الکترومغناطیسی بازتابی از هدف یا نقطۀ مرجع و پردازش آن فرمان‌های هدایت را برای سامانۀ واپایش ارسال می‌کند و به‌این‌ترتیب، سلاح به‌ سمت هدف هدایت می‌شود
magnetic inclination
زاویۀ میان مؤلفۀ افقی و راستای میدان مغناطیسی کل
← میانای برنامۀ کاربردی
فردی که کار محافظت و نظارت بر زندانی را در اردوگاه‌های جنگی و بازداشتگاه‌ها و جلسات بازپرسی و ترک و انتقال از مکانی به مکان دیگر بر عهده دارد
agent provocateur, inciting agent, provocateur 1
فردی که برای شناسایی و دستگیری افراد مستعد ارتکاب جرم سیاسی یا اجتماعی وارد جمع آنها می‌شود و آنها را به ارتکاب جرم ترغیب می‌کند
فردی که برای مأموریت اطلاعاتی تعیین می‌شود و صرفاً وظیفة پایش و ثبت جزئیات سازمان یا مکان موردنظر را بر عهده دارد
1. استقرار موقت یگان‌ها یا کارکنان در یک سازمان 2. اعزام افراد برای انجام اموری که فرعی یا موقتی است، ازجمله مأموریت دادن به آنها برای تدارک جا و سهمیۀ جیرۀ نیروها
consular officer
هر عضو نمایندگی کنسولی در هر رده که به انجام وظایف کنسولی می‌پردازد
secret agent, agent 4, foreign agent 2, intelligencer, operative, informer, intelligence agent, intelligence officer, undercover agent
فردی که به جمع‌آوری اطلاعات محرمانۀ یک کشور و قرار دادن آن در اختیار کشور دیگر می‌پردازد متـ . جاسوس spy
وظیفه‌ای که انجام آن دلیل وجودی آن سازمان است
مأموریتی که علیه یک یا چند هدف دشمن انجام می‌شود و منظور از آن در هم شکستن توان نظامی و ارادۀ جنگ‌افروزی دشمن است
ویژگی هواگَردی که از امکانات و تجهیزات لازم برای انجام مأموریت برخوردار است
سازمانی کسب‌و‌کارمحور که با تکیه بر تلاش کارآفرینان به دنبال کسب سود است
institute, institut (fr.)
مرکز علمی یا تحقیقاتی * واژۀ "انستیتو" فقط در ترکیب "انستیتو پاستور" به همین صورت باقی می‏ماند.
electronic corporation
مؤسسه‌ای که کسب‌وکار خود را عمدتاً ازطریق اینترنت انجام می‌دهد متـ . ای‌ـ مؤسسه e-corporation
author 2
[سینما و تلویزیون] کارگردانی که در مجموعۀ آثارش تفکر و جهان‌بینی خاصی، ازطریق تعامل میان مضمون و سبک، انعکاس می‌یابد [علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی] پدیدآوری که اثری را با گردآوری شواهد به‌قصد ارائۀ ترکیبی نوین یا ارائۀ نظر جدید پدید می‌آورد
co-author 2, joint author 2
شخصی که با یک یا چند مؤلف دیگر همکاری می‌کند
crosswind component
سرعت مؤلفة وزش باد با زاویة 90 درجه نسبت به خط مرکزی باند پرواز یا مسیر حرکت یا هر جهت دیگر
مؤلفه‌ای از طول‌ِ‌موج مکانی داده‌های میدان پتانسیل مشاهده‌شده که از طولِ‌موج‌های چیرة بی‌هنجاری‌های هدف بزرگ‌تر و از طول موج‌های مکانی هم‌مرتبه با گسترة مورد مطالعه کوچک‌تر است
component 3, sense component
کوچک‌ترین واحد معنایی سازندۀ معنای واژه متـ . مشخصۀ معنایی semantic feature
component of a vector
تصویر یک بُردار در راستایی مفروض
component of a space
زیرفضای همبند بیشین
← اجزای گشت
power component
← مؤلفۀ فعال
معرف مجموعه‌الزاماتی که پدیدآور و ارزیاب باید در زمینۀ امنیت رعایت کنند