واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1778
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
antherozoid
کامۀ نر متحرک در گیاهان پست متـ . زامه 2
مربوط به گیازامه متـ . زامه‏ای
phytocoenosis/ phytocenosis, plant community, plant formation, plant groupment
مجموعۀ گیاهانی که در یک بوم‏سازگان زندگی می‏کنند
phytocoenology/ phytocenology
بررسی مجموعۀ گیاهانی که دریک بوم‏سازگان زندگی می‏کنند
phytoestrogen
ترکیبات شبیه به استروژن که از منابع غذایی گیاهی تأمین می‌شوند
phytochemistry
مطالعۀ شیمی گیاهان و محصولات گیاهی و فرایندهایی که در گیاهان رخ می‌دهد
herbarium
مجموعه‌ای از گیاهان خشک که، به‌منظور مطالعات علمی، بر روی مقوا می‌چسبانند و برچسب می‌زنند و به روشی نظام‌مند مرتب می‌کنند و نیز مکان یا نهاد حفظ و نگهداری و تکمیل چنین مجموعه‌ای
مجموعۀ گونه‏های گیاهی که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دوره‏ای معین زندگی می‏کنند
بررسی ترکیب گونه‏های گیاهی که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دوره‏ای معین زندگی می‏کنند
مربوط به گیاگان
مجموعۀ کیسۀ رویانی و بافت‌های اطراف آن متـ . مامه 1، تخمک گیاهی، تخمک 1
phytochemical
مادۀ غیرمغذی و فعال زیستی که به‌طور طبیعی در گیاهان وجود دارد و در کاهش خطر ابتلا به سرطان و بیماری‌های قلبی ـ عروقی سودمند است
phytonutrient
دسته‌ای از مواد مغذی با منشأ گیاهی که آنها را دارای خواصی می‌دانند که ضامن یا حافظ سلامتی است
گیاهی که ازنظر کیفیت یا کمیت یا هر دو از دیگر گیاهان منطقه یا مزرعه برتر باشد
گیاهی که برای حفاظت از خاک و رطوبت و تأمین نیتروژن برای گیاه بعدی و اصلاح و افزایش مادۀ آلی خاک و مهار آفات کشت می‌شود
گیاهی زراعی که برای جلب عامل بیماری و درنتیجه، کاهش جمعیت آن در بین گیاهان مزرعۀ اصلی کشت شود
گیاهی علفی یا چوبی که چرخۀ زندگی آن بیش از دو سال باشد
dominant crop
گیاهی که اگر در زمین کاشته شود، رشدونمو سایر گیاهان را کاهش دهد یا متوقف کند و خود، گیاه اصلی مزرعه شود
گیاهی که گرده‏افشانی و تلقیح گل در آن به‌کمک حشراتی انجام می‏شود که از گلی به گل دیگر می‏روند
گیاهی که ریشه‌ها یا ساقه‌های آن در سطح زمین پخش می‌شود
گیاهی که با ایجاد محیطی متراکم باعث نرسیدن آب یا نور به گیاهان رقیب می‌شود
indifferent plant
گیاهی که رشد آن به عوامل محیطی خاصی وابسته نیست
ice-cream plant
گیاه بسیار خوش‌طعمی که حیوانات در هنگام چرا آن را بر سایر گیاهان ترجیح می‌دهند
گیاهی که تمام یا قسمتی از دورۀ زندگی خود را داخل گیاه دیگر بگذراند متـ . درون‏رُست 2
گیاهی که در سال اول رشد رویش داشته باشد و در سال دوم گل و بذر تولید کند و سپس از بین برود
گیاهی که اندام‌های خود از قبیل برگ و گل و میوه را دیرتر از معمول تولید کند
competetive crop
گیاهی که بر سر عامل خاصی با گیاه دیگر رقابت کند
گیاهی که دورۀ رشد خود را بر روی گیاه دیگر بگذراند متـ . رورُست 2
گیاهی که هر روز به بیش از دوازده ساعت تابش آفتاب برای گلدهی احتیاج دارد
neutral-day plant, day-neutral plant
گیاهی که مدت تابش آفتاب تأثیری بر گلدهی آن ندارد