واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2133
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
lacunosus
تکه‏ها یا برگه‏ها یا لایه‏های ابر معمولاً کمی نازک، با حفره‏های گردی که پراکندگی نسبتاً منظمی دارند و بیشتر آنها دارای لبه‏های نواری هستند؛ اجزای ابر و فضاهای خالی میان آنها اغلب به گونه‏ای قرار گرفته است که به‌صورت شبکه یا کندو دیده می‏شود
فعالیت روانی و جسمی کند که عموماً در افسردگی دیده می‌شود
wave slowness
عکس سرعت موج
concert
اجرای موسیقی برای عموم به قصد شنود زیباشناسانه
یکی از انواع موسیقی که برای اجرای تکنوازی با همراهی سازگان تصنیف می‏شود
تنظیم یک کُرال برای ساز و آواز به سبک موسیقی قرن هفدهم ایتالیا
نمایندۀ منصوب یک دولت در کشوری بیگانه برای حفظ و تأمین منافع اتباع آن کشور در کشور میزبان و تسهیل مراودات اتباع دو کشور
شخصی، معمولاً از اتباع دولت میزبان، که ازسوی دولت منصوب‌کننده وظایف کنسولی محدودی را، در جایی انجام می‌دهد که این دولت نمایندگی ندارد
اداره‏ای که کشوری برای انجام امور کنسولی در کشور دیگر ایجاد می‏کند
مربوط به کنسول و وظایف او
vice consul
مقام کنسولی معاون و زیردست کنسول یا سرکنسول
یکی از انواع نمایندگی‌های کنسولی که ریاست آن را کنسول‌یار بر عهده دارد
action 4
1. اثرگذاری نیرو بر جسم 2. انتگرال زمانی مـربوط به تحـول هـر سامانۀ فیزیکی در فضای مکان ـ تکانه
performance 2
← کنش زبانی
community action
کنش هدفمند اجتماع برای احقاق حقوق یا مقابله با تهدیدهایی که علیه آن صورت می‌گیرد
action at a distance
برهم‏کنش دو جسم که در فاصله‏ای از یکدیگر قرار دارند
perlocutionary act, perlocutionary effect
تأثیر بیان جمله بر شنونده
runway braking action, brake action, braking action, BA, BRA
میزان چسبندگی احتمالی تایر چرخ‌های هواگرد به سطح باند پرواز در هنگام حرکت
collective action
کنشی که براساس اشتراک نظر اعضای یک جمع یا گروه یا اکثریت آنها صورت پذیرد
strategic action
حرکتی بازارمدارانه و نیازمند استفاده از منابع فراوان که قابلیت اجرا یا بازگشت‌پذیری آن پس از اجرا بسیار دشوار است
linguistic performance
به‏کارگیری قواعد توانش زبانی درگفتار یا نوشتار یا زبان اشاره متـ . کنش 2 performance 2
← کنش گفتاری مستقیم
کنش گفتاری‏ای که در آن معنایی که القا می‏شود متناظر با صورت نیست
direct speech act, speech act
گفته‏ای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق می‏شود متـ . کنش گفتاری speech act
تنش ناشی از محصولات خوردگی جمع‌شده در تنگناها و نوک ترک‌ها
locutionary act
بیان جمله به‌قصد انتقال معنای صریح یا تحت‏اللفظی آن
illocutionary force
بیان جملات به‏منظور انجام دادن اعمالی نظیر قول دادن، متهم کردن، نامیدن و جز آن در قراردادهای اجتماعی
local action
خوردگی ناشی از کنش پیل‌های موضعی ‌ایجادشده در سطح فلز
کسی یا چیزی که مخاطب یا طرف افعال عامل اخلاقی است