واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2133
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
Sesamum
سرده‌ای از کنجدیان که در نقاط گرمسیری آسیا می‌رویند و دارای دانه‌های خوراکی سرشار از روغن هستند
Pedaliaceae
تیره‌ای از نعناسانان با حدود سیزده سرده و 50 گونه که ساقه و برگ‌های آنها با کرک‌های لعاب‌دار پوشیده ‌شده و میوۀ اغلب آنها قلاب‌دار یا شاخ‌دار است
fillet
1. پَسارگیری که محل اتصال دو سطح را با ایجاد قوس پُر می‌کند 2. قسمتی از تقاطع باند و خزش‌راه که برای سهولت در دورزدن‌های سریع روسازی می‌شود
wing fillet
سطوح پَسارگیری که برای جلوگیری از آشفتگی هوا در گوشه‌های تیز بین بال و تنه در طراحی در نظر گرفته می‌شود
cut 4, truncation
خاک‌برداری و کندوکاو پیشینیان در یک نهشتۀ قدیمی‌تر برای کندن پی یا هر فعالیت دیگر که به پدید آمدن یک بافت باستان‌شناختی منجر شده ‌است
نوعی برشته‌کاری نسبتاً آهسته که هدف آن به دست دادن طعمی مطلوب در زمانی بین ده تا بیست دقیقه است
bradycardiac, bradicardic
1. آنچه باعث کُندتپشی می‌شود 2. دچار کُندتپشی یا مربوط به آن
bradycardia
کمتر بودن تعداد ضربان قلب از حد بهنجار، با کم شدن تعداد نبض به کمتر از 50 ضربه در دقیقه
nodal bradycardia
از انواع کُندتپشی که در آن محرک انقباض قلب از گره دهلیزی ـ بطنی یا دسته‏های مشترک (common bundle) برمی‌خیزد
روشی در درمان اعتیاد مبتنی بر سه اصل کاهش تدریجی (tempering down) و پاکی‌چشی (sobriety sampling) و تعدیل آزمایشی (trail moderation)
bradykinetic
مربوط به کندحرکتی
bradykinesia,bradycinesia, bradypragia
کندی نابهنجار حرکت ماهیچه
کند خوردن نابهنجار غذا
کندی نابهنجار تنفس
روند آهستۀ رشد به‌نحوی‌که کودک در مدت‌زمانی طولانی‌تر از معمول رشد خود را کامل ‌کند
← مسیر کندرو
شاخه‌ای از سلسلۀ جانوران با گونه‌های خُردجثه و با طول کمتر از نیم میلی‌متر که ویژگی آنها اتصال لَپ‌های پیشا‌مغز به نخستین گره شکمی (abdominal ganglia) است؛ این جانوران چهار جفت پای شکمی دارند که به چنگال یا پنجه ختم می‌شود و بدنشان بندهای سطحی و پوستک غیرکیتینی دارد
moderator 1
ماده‏ای که از سرعت نوترون می‏کاهد تا نوترون بتواند در هسته جذب شود
فرایندی که در آن سرعت نوترون‌های تند کاهش می‌یابد تا جذب آنها در هسته‌های شکافت‌پذیر ممکن شود
نوعی لغزش نشانک/ سیگنال که در بسامدهای کمتر از ده هرتز رخ می‏دهد و بیش از یک ثانیه دوام می‏آورد
وضعیت سامانه هنگامی که میرایی آن بسیار کم است
slow motion, overcranking
نوعی جلوه که در آن فیلم‌برداری با سرعتی بیشتر از حد معمول انجام می‏شود و سپس فیلم با سرعت عادی به نمایش در می‏آید تا حرکات عناصر صحنه بر روی پرده کُند به نظر آید
slow nova, NB
نواختری که روشنایی آن در بیش از 150 روز به اندازۀ سه قدر کاهش می‌یابد
پایین‌ترین قسمت تنه که پس از قطع درخت بر روی زمین باقی می‌ماند
چوب موجود در کندۀ درخت
grub out, grubbing
بیرون کشیدن یا پاک‌سازی زمین از کنده یا ریشه ازطریق نمایان‌سازی و قطع ریشه
grapple, log grapple
ابزاری که ‌به سر جرثقیل وصل می‌شود و دارای یک جفت انبر بزرگ است و از آن برای بلند کردن و جابه‌جایی کنده‌ استفاده می‌شود
کُندۀ زنده‌ای که قادر به تولید کُنده‌جوش (sprout) است
cut and fill
کندن زمین‌های بالاتر از تراز احداث و پر کردن زمین‌های پایین‌تر از آن برای رسیدن به سطح بستر راه
cathodic sputtering
نوعی پوشانش که در آن سطح فلز مقاوم‌به‌خوردگی که کاتد واقع شده ‌است، با یون‌های گازی خنثی با بار مثبت بمباران می‌شود و درنتیجه اتم‌های جداشده از آن روی سطح فلز مستعدِ خوردگی را می‌پوشاند