واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 898
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
self-service office, bureau à libre service (fr.)

واحد یا دفتر یا مجموعه‏ای از تجهیزات و وسایل خودکار که اغلب در مکان‌های عمومی خدمات پُستی را بدون کمک متصدیان امور پُستی ارائه می‏کند


dentine/ dentin, substantia eburnea, ebur dentis, dentinum
بخشی‌ سخت‌ از دندان‌ که‌ مغزۀ دندان‌ را احاطه‌ کرده‌ است‌ و در قسمت‌ تاج‌ با مینا و در قسمت‌ ریشه‌ با ساروجه‌ پوشیده‌ شده‌ است‌
primary dentin
عاج‍ی‌ که‌ در روند تکامل‌ طبیعی‌ دندان تشکیل‌ می‌شود
secondary dentin
عاج‍ی‌ که‌ به‌وسیلۀ یاخته‌های‌ عاج‌ساز مغزۀ طبیعی‌ دندان‌، بعد از کامل‌ شدن‌ انتهای‌ ریشه‌، به وجود می‌آید
dentinogenesis, odontogenesis 2
فرایند تشکیل‌ عاج‌ دندان‌
dentinoblast
هریک‌ از یاخته‌های‌ سازندۀ عاج‌
dentinoclast
هریک‌ از یاخته‌هایی‌ که‌ شبیه‌ به‌ یاخته‌های‌ استخوان‌کاه‌ (osteoclast) هستند و باعث‌ تحلیل‌ عاج‌ می‌شوند
← پیش‌عاج
dentinal
مربوط‌ به‌ عاج‌
food habits, dietary habits, eating habits
رفتار افراد در انتخاب و مصرف غذا
ordinario (it.), ordinary, ord.
دستور و شیوه‌ای برای بازگشت به شیوۀ عادی نوازندگی بعد از قسمتی که در آن از فن نوازندگی خاصی استفاده شده ‌است
← درجۀ عادی
feature 2
مجموعه‌ای از نقاط و خطوط و چندضلعی‌ها در پایگاه داده‌های مکانی که بیانگر یک شیء در جهان واقعی است
terrain exercise
تمرینی برای فائق آمدن بر مشکلات یک وضعیت نظامی مشخص بر روی زمین که در آن افراد نظامی فرضی هستند و راهکار معمولاً مکتوب است
traffic impact analysis, impact analysis
مطالعۀ تأثیر کاربری زمین بر تردد اطراف
terrain analysis
گردآوری اطلاعات در مورد عوارض طبیعی یا انسان‌ساخت در زمین عملیات و تحلیل و ارزیابی و تفسیر آنها برای پیش‌بینی تأثیرشان بر عملیات نظامی
نقشه‏برداری عوارض زمین در یک منطقه
نقشه‏برداری عوارض سطح اقیانوس در یک منطقه
عارضۀ واقع در کرانه به‌نحوی‌که بخش‌هایی از آن در زیر آب باشد
linear feature, line feature
عارضه‌ای مکانی که به‌صورت یک خط یا مجموعه‌ای از خطوط نمایش داده می‌شود
عارضۀ هر سطح که با خطوط هـم‌زمـیـن‌پـتانسیل (equal geopotential lines) نشان داده می‌شود متـ . عارضۀ زمین‌پتانسیلی مطلق absolute geopotential topography
absolute geopotential topography
← عارضۀ زمین‌پتانسیلی
areal feature, area feature
شکلی بسته که محدودۀ داخل آن سطحی همگن دارد
natural feature
عارضه‌ای که ساختۀ دست انسان نیست
man-made feature, culture 1, cultural feature
عارضه‌ای بر روی زمین که به دست انسان ساخته شده است
← عارضۀ نقشه‌نگاشتی
عارضۀ بارز یا بخش مهمی از سطح زمین که در نقشۀ عارضه‌نگاشتی نشان داده می‌شود
هر عارضۀ طبیعی یا مصنوعی که بر روی نقشه نمایش داده شده است متـ . عارضۀ نقشه map feature
عارضه‌ای که نشان‌دهندۀ یک موقعیت منفرد است
← عامل سطح‏فعال