واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 243
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
وسیلۀ پیشگیری از بارداری که به‌طور فیزیکی مانع از ورود زامه به حفرۀ مخاطی زهدان و لوله‏های فالوپ می‌شود
ترکیبی معمولاً هورمونی برای جلوگیری از تخمک‌گذاری و ممانعت از بارداری که به‌صورت خوراکی مصرف می‌شود
ماده‏ای زامه‌کُش که پیش از همخوابگی برای پیشگیری از بارداری در زهدان‏راه وارد می‌کنند
← مادۀ ضدبیاتی
← مادۀ ضدپاشش
anticariogenic
ویژگی ترکیباتی که از تشکیل پُژک‌های ناشی از غذاهای اسیدی جلوگیری می‌کند
در امریکا، ویژگی تدابیر و سیاست‌هایی که به‌منظور محدود کردن انحصار و گسترش رقابت اتخاذ می‌شوند
antinauseant
عاملی که از تهوع جلوگیری یا آن را درمان می‌کند
fast break, fast attack
در بسکتبال، حملۀ متقابل بسیار سریع که در آن مهاجمان، پیش از آنکه حریفان بتوانند جاگیری مناسبی داشته باشند یا آنها را متوقف کنند، با سرعت به‌سمت سبد می‌دوند
countersabotage
اقدام ضداطلاعات به‌منظور شناسایی یا انهدام یا خنثی‌سازی یا جلوگیری از خرابکاری
rustproof
ویژگی ماده‌ای که در برابر زنگ‌زدگی مقاوم است
ایجاد پوشش‌های فسفاتی ضخیم همراه با یک روغن یا واکس برای محافظت سطح فولاد از زنگ‌زدگی
← لباس ضدشتاب
hunt saboteur
فرد مخالف شکار که سعی می‌کند مانع از آن شود
نوعی فنّاوری که کارایی شناساگریزی را کاهش دهد
counterinsurgency
سازوکار حکومتی برای مقابله با طغیان
1. عقیده یا رفتاری که بازتاب مخالفت با برابری اقتصادی و سیاسی و اجتماعی زن و مرد است 2. فردی که با فمینیسم مخالف است
counter-C2
← ضدِ فرماندهی و نظارت
counter-C3
← ضدِ فرماندهی و نظارت و ارتباطات
شخصیتی در نمایش یا فیلم‌نامه که مانع رسیدن قهرمان اصلی به اهداف خویش است
← مادۀ ضدکف
← مادۀ ضدکلوخه
weathertight, weatherproof
ویژگی عرشه یا دریچه یا دری که آب باران یا هوا یا موج دریا از آن به داخل نفوذ نمی‌کند
دارویی که بازدارندۀ برخی آثار هیستامین به‏ویژه نقش آلرژی‏زای آن باشد
moral anti-realism, ethical anti-realism
دیدگاهی در فرااخلاق مبنی بر اینکه هیچ واقعیت اخلاقی مستقل از ذهن وجود ندارد
← برنامۀ ضدویروس
anti-icing 1/ anticing 1, anti-icer
مواد یا تجهیزاتی که از آنها برای پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد استفاده میشود
anti-icing 2/ anticing 2
پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد به روش‌های گرمایی یا مکانیکی یا شیمیایی
beat 2
واحد بنیادین زمان در موسیقی موزون
image multiplication
عملیات پردازش تصویر که در آن تصویری تولید می‌شود که تصویردانه‌‌های (pixels) آن از ضرب مقادیر تصویردانه‌‌های همتا در دو تصویر دیگر تولید شده باشد