واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1749
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نوعی شارش مجراروباز که عدد فرود آن کمتر از یک است
شارشی که سرعت ذرات شاره در آن کمتر از سرعت صوت در همان شاره است متـ . شارش زیربحرانی subcritical flow
نوعی شارش گران‌روِ مادۀ جامد در دمای محیط که معمولاً در مواد لاستیکی و پلاستیکی و در زیر دمای شارش معمول آنها رخ می‌دهد
شارش یک مایع که در سطح آزاد خود با یک گاز در تماس است
three-dimensional flow
شارشی که سرعت هر نقطة آن تابعی از سه مختصة مکانی است
شارشی که در آن شاره تنها در امتداد شعاعی جریان دارد
شارشی که در آن خطوط جریان در صفحات موازی قرار دارند
flat-plate flow, flat-plate boundary layer
شارشی لایه‌مرزی بر روی صفحة تخت نامحدود، بدون گرادیان فشار، در راستای شارش
pressure flow, Poiseuille flow
شارش ناشی از وارد آوردن فشار بر مایع که در آن، برخلاف شارش غژکی (drag flow)، مرزهای سیال ثابت است و حرکت نمی‌کند متـ . جریان فشاری
تغییر شکل سرد سطح فلز که به‌صورت لهیدگی در تاج ریل ظاهر می‌شود
carbon flux, carbon flow
انتقال کربن از یک مخزن به مخزن دیگر
elongational flow, stretching flow, extensional flow, tensile flow, tensile viscosity
شارش ناشی از کشیده شدن مادۀ مذاب یا محلول بسپاری
gradually varied flow, GVF
شارش پایای مایع در درون مجرای روبازی که در آن عمق مایع به‌تدریج تغییر می‌کند
Couette flow
شارش حاصل از تنش برشی‌ ناشی از حرکت نسبی یک دیوار نسبت به دیوار دیگر
جریان شاره‏ای که در آن لایه‏های مجاور براثر گران‌رَوی نسبت به هم در حال لغزش‏اند
نوعی شارش هوای سرد فروشیب در ته لایۀ مرزی که در آنجا فرارفت و شناوری، فرایندهای غالب هستند
انتقال انرژی از ماده‌ای به ماده‌ای دیگر براثر اختلاف دما
شارش گرمایی بخش درونی زمین که در واحد زمان از واحد سطح خارج می‌شود
در یک سیال، جابه‌جا شدن لایه‌ای بر روی لایۀ دیگر بدون ایجاد اغتشاش متـ . جریان لایه‌ای
boundary-layer flow
شارش قسمتی از شارۀ گران‌رو در مجاورت دیواره یا جسم جامد
شارش درون‌لوله‌ای شامل دو فاز مایع و گاز که در آن گاز به‌صورت تودة لخته‌ای در داخل لوله جریان می‌یابد و سرعت شارش سیال را کاهش می‌دهد
inertial flow
شارش در نبود نیروهای بیرونی که در هواشناسی به شارش بدون اصطکاک در سطح زمین‌پتانسیلی (geopotential) در نبود شیوِ فشار گفته می‌شود
confined flow
شارش سیال در فضای بسته
شارشی که در راستای محور طولی جریان می‌یابد
فرایند تغییر شکل برگشت‌ناپذیر تودۀ مذاب بسپاری، در فشار و دمای بالا، تا آن ‌حد که مولکول‌های بسپار بر روی هم بلغزند متـ . جریان مذاب
دور شدن شارۀ درحال‌چرخش از محور چرخش
short-circuiting, short-cut
شرایطی در حوض‌ها یا مخازن که در آن بخشی از سال سریع‌تر از بقیۀ آن حرکت می‌کند
شارشی که در آن دست‌کم یکی از ویژگی‌های شاره با زمان تغییر می‌کند
irrotational flow
شارش شاره‌ای که تاوایی بُردار سرعت آن صفر است
inviscid flow, nonviscous flow
جریان شاره‏ای که فاقد گران‌رَوی است و بنابراین اتلاف انرژی یا تنش برشی ندارد