واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1749
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
شیست‌وارگی در سنگ‌ها که به موازات صفحۀ محوری چین توسعه یافته است
نوعی مادۀ سرامیکی که همانند شیشه‌های معمولی در حالت مذاب شکل داده می‌شود، سپس تحت واپایش دقیق واشیشه‌ای می‌شود به‌طوری‌که محصول نهایی بلورین شود
ویژگی ساختار سنگی آذرآواری که در آن خرده‌شیشه وجود دارد
ویژگی جامدی که در آن اتم‌ها یا مولکول‌ها فاقد نظم پردامنه باشند
پیدایش حالتی که در آن اتم‌ها یا مولکول‌ها نظم پردامنه نداشته باشند
window lift, window regulator
سازوکاری برقی یا دستی برای بالا و پایین کردن شیشۀ کناری
hypocrystalline, hypohyaline
ویژگی سنگ آذرینی که مخلوطی از بلور و شیشه است
window channel, glass channel
قطعه‌ای با مقطع U شکل و عمدتاً فلزی در داخل خودرو که شیشه در داخل آن به بالا و پایین حرکت می‌کند
شیشۀ طبیعی حاصل از سرد شدن سریع گدازه‏های مذاب
electric window, power window
شیشۀ کناری که با موتور برقی به بالا و پایین کشیده می‌شود
شیشه‌ای که در حالت خمیری آن را تحت فشار در یک قالب شکل می‌دهند متـ . شیشۀ فشرده
sheet glass
نوعی شیشۀ مسطح شفاف که با کشیدن یا دمیدن ساخته می‌شود
windscreen, windshield
شیشه‌ای که در جلوی اتاق خودرو قرار دارد
laminated windshield, laminated windshield glass, laminated windscreen
شیشۀ جلویی که از دو لایه شیشه و یک لایه بسپار میانی تشکیل شده است و در هنگام شکستن ریزش نمی‌کند
heated windshield, heated windscreen
شیشۀ جلوی مجهز به گرم‌کننده برای بخارزدایی و یخ‌زدایی از روی سطح آن
headlight cover, headlight lens
پوششی شفاف که برای محافظت از اجزای چراغ جلو در جلوی آن نصب می‌شود
manually operated window
شیشۀ کناری که با یک دستگیرۀ چرخان با دست بالا و پایین کشیده می‌شود
tinted window
شیشۀ کناری دودی‌رنگی برای کاهش بازتاب نور خورشید
شیشه‌ای سیلیکاتی که در آن ترکیبات سدیم و آهک به کار رفته باشد
burning glass
عدسی هم‌گرایی که با کانونی کردن پرتوهای خورشید در سطحی کوچک گرمای زیادی تولید می‏کند
container glass
شیشه‌ای که با آن محصولات شیشه‌ای، مانند بطری و ظروف دهان‌گشاد، تولید می‌شود
rear window, backlight, back window
شیشۀ یکپارچۀ بزرگ در عقب خودرو
شیشۀ عقب مجهز به گرم‌کننده برای بخارزدایی و یخ‌زدایی از روی سطح آن
← شیشۀ پِرِسی
window 3, door glass
بخش شیشه‌ای درهای خودرو که می‌توان آنها را بالا و پایین کشید
انتهایی‌ترین شیشۀ کناری، علاوه‌بر لچکی، در برخی از خودروها
شیشۀ کناری که در اطراف آن چارچوبی وجود ندارد
sliding side window
نوعی شیشۀ کناری که به‌صورت کشویی باز و بسته می‌شود
قطعه‏ای در برخی از زه‏صداها، بین سرپنجه و دستۀ ساز که زه‏ها بر روی آن قرار می‏گیرند و یکی از عوامل محدودکنندۀ طول زه مرتعش است
demon of Maxwell, Maxwell's demon
موجودی تخیلی که می‌تواند قانون دوم ترمودینامیک را نقض کند