واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1749
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
apparent slope
شیب بخشی از زمین که در عکس‌های هوایی مشاهده‌شده با برجسته‌نما همراه با اعوجاج یا اغراق ارتفاعی (vertical exaggeration) به نظر می‌رسد
cross-fall, cross slope
شیبی برای دفع آب‌های سطحی ناشی از نزولات جوی در سطح باند که در شرایط باد پهلو کارآیی لازم را ندارد
شیبی که در آن احتمال برگشت راننده به مسیر اولیه وجود ندارد و راننده توانایی توقف ایمن خودرو را نیز ندارد
شیبی که در آن احتمال برگشت راننده به مسیر اولیه ضعیف است، اما می‌تواند با کاستن از سرعت خود وسیلۀ نقلیه را ایمن متوقف کند
continental slope
بخشی از حاشیۀ قاره، بین خیز قاره و فلات قاره، با شیبی بسیار کم
composite grade
مجموعه‌ای از چند شیب متوالی در طول بزرگراه که اثر ترکیبی آنها بر حرکت خودروها خیلی بیشتر از مجموع اثر آنها به‌صورت تک‌تک است
میانگین شیب‌های مختلف کل خط داربَری
← شیوۀ بازبینی و ارزیابی برنامه
← شیب‌سُری ترکیبی
← شیوۀ بازبینی و ارزیابی نموداری
moving ramp
پیاده‌روِ متحرک شیب‌دار
سطح تماس دو نهشتۀ متوالی در یک چال یا گودال که شکل و زاویه و تعداد آنها نوع فعالیت‌های صورت‌گرفته در زمان‌های متفاوت را تااندازه‌‌ای روشن می‌سازد
سراشیبی ورودی عمومی، برای جانبازان و افرادی که نمی‏توانند از پلکان استفاده کنند
loading ramp, slop of platform
شیب‏راهه‏ای برای بارگیری و تخلیۀ هرنوع وسیلۀ سنگین چرخ‌دار از واگن‌های قطار
شیب‏راهه‏ای در قسمت پاشنۀ شناور برای تخلیه و بارگیری کالا
شیب‌راهه‌ای که در طرفین کشتی قرار دارد و در تخلیه و بارگیری کالاهای چرخ‌باری از آن استفاده می‌شود
بخش شیب‌دار سکوی ایستگاه که برای ورود آسان صندلی چرخ‌دار یا کالسکۀ کودک به قطارهای سبک مرتفع ساخته می‌شود
شیب‏راهه‏ای در قسمت سینۀ شناور برای تخلیه و بارگیری کالا
یکی از دستگاه‌های راه‏سازی که با تیغۀ بین چرخ‌های عقب و جلو مصالح را پخش و راه را تسطیح و شیب‏بندی می‌کند
نوعی برف‌سُره با پاشنۀ ثابت که برای پایین آمدن از تپه‌ها در شیب‌سُری/ شیب‌اسکی به کار می‌رود
alpine skiing
یکی از رشته‌های ورزش برف‌سُری ویژۀ پایین آمدن از تپه‌های پُرشیبِ پوشیده از برف با بهره‌گیری از برف‌سُره‌های ویژه، که مسابقات مربوط به آن در چهار مادۀ اصلی مارپیچ کوچک و مارپیچ بزرگ و مارپیچ سرعت و برف‌سُری پرسرعت برگزار می‌شود متـ . شیب‌اسکی
alpine combined skiing
نوعی شیب‌سُری که در آن برف‌سُر در دو مادۀ برف‌سُری پرسرعت و مارپیچ در مسافت‌هایی کوتاه‌تر از حالت معمول شرکت می‌کند و جمع امتیاز دو مسابقه، ملاک رده‌بندی و تعیین برنده است متـ . شیب‌اسکی ترکیبی
وسیلۀ کوچک دستی برای اندازه‌گیری شیب
شارش‌های شیب‏راستای ناشی از گرمایش یا سرمایش شیب
رسوباتی که از فرسایش طبیعی شیب تپه‌های باستانی به‌تدریج به‌صورت نهشته در پای تپه‌ها شکل می‌گیرد
قطعات متحرکی که بارگیری را آسان می‌کند
لرزه‌نگاری با استفاده از چیدمانی که در راستای شیب واقعی لایه است
dip log, dipmeter log
چاه‏نگاره‏ای که سمت و بزرگی شیب سازندها (formation dip) براساس آن تعیین می‏شود
visual approach path indicator, VAPI, visual approach slope indicator, VASI
ردیفی از چراغ‌های روی باند که تقرب چشمی را برای خلبان امکان‌پذیر می‌سازد متـ . چراغ‌های واسی