واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1749
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
piston ring groove, piston groove
هریک از شیارهای محیطی که بر روی سطح خارجی پیستون ایجاد می‌شود و رینگ‌های پیستون در داخل آْنها قرار می‌گیرند متـ . شیار حلقۀ پیستون
fissure of Sylvius
شیاری جانبی در قشر مغز که لَپ گیجگاهی را مشخص می‏کند متـ . شیار گیجگاهی lateral cerebral sulcus
sulcus limitans
← شیار کناری بطنهای مغز
sulcus limitans ventriculorum cerebri
شیاری در میانۀ طول هریک از دیواره‌های جانبی لولۀ عصبی اختـ . شیار کناری sulcus limitans
lateral cerebral sulcus
← شیار سیلویوس
mentolabial sulcus, sulcus mentolabialis, mentolabial furrow
شیاری که لب پایین را از چانه جدا می‌کند
در شناورهای غیرفلزی، هریک از دو شیار دو طرف مازه که لبه‌های الوار یا صفحه‌های فلزی را به آن وصل می‌کنند
central cerebral sulcus
← شیار رولاندو
در طراحی تایر، ایجاد شیارهایی با عمق و زاویه‌های مختلف بر روی رویه برای بهبود کشانش، ترمزگیری یا پایداری جانبی
striation 2, striae
مجموعه‏ای از خطوط موازی مستقیم بر روی سطح یک بلور یا صدف
sulcate, furrowed, grooved
ویژگی گیاهانی که بخش‌هایی از آنها دارای فرورفتگی‌های باریک و بلند یا شیارک‌های (fissures) کم‌عمق یا مجراهای (channels) باز است
ایجاد شیار در قرص قهوه
regrooving, tyre siping
ایجاد شیارهای جدید بر رویۀ تایر، پس از رسیدن رویۀ اصلی به حد رفتگی
نوعی برشکاری گرمایی که در آن ذوب کردن و برداشتن فلز باعث ایجاد پخی یا شیار می‌شود متـ . شیارزنی گرمایی thermal gouging, TG
oxygen gouging, gas gouging, oxygen grooving
نوعی شیارزنی گرمایی که در آن از برشکاری اکسیژنی برای ایجاد پَخی یا شیار استفاده می‌شود
نوعی شیارزنی گرمایی که در آن از برشکاری قوسی برای ایجاد پَخی یا شیار استفاده می‌شود
نوعی شیارزنی گرمایی که در آن از گرمای حاصل از قوس محدود‌شده و نیروی گاز منفذ استفاده می‌شود
carbon arc gouging, CAG
نوعی شیارزنی گرمایی که در آن از گرمای حاصل از قوس کربنی و نیروی هوای فشرده یا دیگر گازهای غیرقابل‌اشتعال استفاده می‌شود
← شیارزنی
sipe, tread sipe
شکاف کوچک و باریکی که بر روی آج‌قطعه ایجاد می‌کنند تا کشانش تایر بر روی جادۀ خیس افزایش یابد
← مادۀ شیارگیر
suppository
داروی جامدی که راه ورود آن به بدن مجراهای بدن، به‌جز دهان، است
pessary, vaginal suppository
داروی جامدی که به مهبل وارد می‌کنند متـ . شیاف زهراهی
زاویۀ تندی که سطح سنگ با صفحۀ افقی فرضی می‏سازد
فرمول‌دار
شیبی که قابل عبور است و رانندۀ خودرو می‌تواند خودرو را به مسیر اصلی بازگرداند
شیبی که قابل عبور است ولی رانندۀ خودرو ناچار است آن را تا انتها بدون امکان برگشت بپیماید
diffusion gradient
ضریب زاویة منحنی نمایش تغییر تراکم ذرات برحسب مکان
Tafel slope
بخشی از نمودار تافل در محدودۀ مثبت و منفی پنجاه میلی‌ولت به پتانسیل مدارباز که شکل نمودار در آن بخش خطی است