واژهنامهها
آمار
آموزش و پرورش
استاندارد ۲۵۹۶۴
اصطلاحات دکومانتاسیون
اطلاعرسانی
تعاريف قانونی
توصیفگرهای ایرانداک ۱۳۴۷ـ۱۳۵۴
توصیفگرهای ایرانداک ۱۳۹۳ـ
شیمی
علوم پلیسی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
کتابداری و دکومانتاسیون
مخابرات و ارتباطات راه دور
واژهها و اصطلاحات آماری
واژهنامه علوم پلیسی
واژهنامه انگلیسی به فارسی علوم پلیسی در سال 1370 منتشر شده است.
بخشی از واژه
ابتدای واژه
همین واژه
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
a
b
c
d
e
f
g
h
i
j
k
l
m
n
o
p
q
r
s
t
u
v
w
x
y
z
شماره واژهها با این حرف: 353
شمار همه واژههای واژهنامه: 2603
افسر مسئول
officer in charge, officer in duty
دیدگاه
افسر میدان تیر
firing line officer
دیدگاه
افسر نگهبان
officer of the day
دیدگاه
افسر یا مأمور در حال خدمت
officer on duty
دیدگاه
افسران مادون سروان
subaltern
دیدگاه
افشا کردن
to devulge, to disclose, to reveal
دیدگاه
افیون
opium
دیدگاه
اقامة دعوی
assumption, declaration, legal process, litigation, pleading for justice, pretention, suit
دیدگاه
اقامة دعویکردن
to actionize, to bring (an action against), to file (lodge) a lawsuit, to implead, to litigate, to lodge a complaint againat, to plead fo justice, to produce a lawsuit, to set up, to sue
دیدگاه
اقامة دلیل از طرف متهم برای اثبات عدم حضور در صحنة جرم
alibi
دیدگاه
اقامة دلیل و مدارک در دادگاه
to bring (an action against)
دیدگاه
اقامة دلیلکردن
to adduce (an argrment or reason)
دیدگاه
اقدام آنی
most immediate
دیدگاه
اقدام ایمنی
caution
دیدگاه
اقدام سریع
urgent action
دیدگاه
اقدام شدید پلیس (بهمنظور برقراری نظم)
crack down
دیدگاه
اقدام علیه حکومت
revolt
دیدگاه
اقدامات احتیاطی
preventive action
دیدگاه
اقدامات امنیتی
security actions, security measures
دیدگاه
اقدامات تأمینی ساعب آزادی
security actions necessitating the deprivation of freedom
دیدگاه
اقدامات تأمینی محدودکننده آزادی
security measures necessitating limitation of freedom
دیدگاه
اقدامات قانونی (دادگاه)
instance, legal actions
دیدگاه
اقدامات قانونی (در جرائم مشهود)
presentment
دیدگاه
التزام
assumpsit, bondage, undertaking
دیدگاه
الکلی
alcoholic, bibber
دیدگاه
المثنی
duplicate copy
دیدگاه
امارات و قرائن (عبارت است از اوضاع و احوالی که نوعاً صحت اظهارات یکی از طرفین دعوی را برساند و آن در صورتی حجت است که قوی و موجه باشد)
indirect proof
دیدگاه
امارة قضایی
judge-made law
دیدگاه
اماره
circumstantial evidence
دیدگاه
اماره (اتفاقی)
circumstantial evidence, cricumstantiate
دیدگاه
«
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
»