بخشی از حافظه در عملکرد چند برنامهای یا عملکرد چند اجرایی که به صورت یک واحد کامل حافظه مورد استفاده قرار گیرد.
1- طرح و ترتیب قرار گرفتن فیلدهای اطلاعات در روی کارت منگنه یا نوار مغناطیسی یا کاغذ چاپ.
2- طرح ثبت اطلاعات در روی واسطهها یا در حافظه از نظر چگونگی روش ثبت.
یک نوع زبان برنامهنویسی سطح بالا در زمینه کاربردهای علمی مرکب از دو کلمه Formula, Translation .
مداری دو جهتی با دو مسیر برای عبور جریان، این مدار طوری طرح شده که جریان از یک مسیر و در یک جهت فرستاده میشود و در مسیر دیگر در جهت مخالف
1- سطح کلی صفحه تصویر که به وسیله شعاع کاتدی به صورت خطوط مقطع و پی در پی پیموده میشود.
2- یک اسکلت فلزی که در مرکز تلفن خودکار به کار برده میشود.
1- سطح کلی صفحه تصویر که به وسیله شعاع کاتدی به صورت خطوط مقطع و پی در پی پیموده میشود.
2- یک اسکلت فلزی که در مرکز تلفن خودکار به کار برده میشود.
لامپ یا ترانزیستوری که در طبقه اول دستگاه گیرنده قرار دارند با نوسان ساز محلی فرکانس زیادی را برای مخلوط کردن با فرکانس اصلی تولید مینمایند که این طبقه از گیرنده را مبدل فرکانس یا نوسان ساز محلی مینامند.
روش انتشار فرکانسهای مختلف در یک مسیر یا یک جهت، بطوری که هر دسته از آنها حامل یک سیگنال باشند.
تغییر فرکانسهای خروجی یک نوسان ساز در طول زمان و براثر گرم شدن، فرسودگی عناصر یا عوامل خارجی.