واژه‌نامه مخابرات و ارتباطات راه دور





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 217
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 2976

عنصری فلزی که توام با سرب برای لحیم کاری بکار می رود تا اتصال بین دو هادی بطوری کامل انجام گردد.


TIROS (Television and Infra Red Observation Satellite)

سیستم تلویزیونی که با استفاده از اشعه زیر قرمز برای دریافت مشاهدات ماهواره‌ها به کار می‌رود.


Tone

1- قدرت یا بلندی صدا و آهنگ.

2- سیگنالی که قابل شنیدن باشد.

 


وسیله تنظیم میزان تقویت فرکانسهای صوتی معین


دستگاه مدوری که دارای قطعات مسی است و در مولد تن جهت تولید تن‌های مختلف به کار می‌رود.


Tone generator

مولدی که تن‌های قابل شنیدن را در مرکز تلفن تولید می‌کند مانند تن شماره‌گیری و تن اشغال.


Tonometer

وسیله اندازه‌گیری الکترونی جهت اندازه گیری فشار مایع داخلی چشم.


Torque

گشتاور. نیروی مولد حرکت دورانی.


Touch control

مداری که یک رله الکتریکی را پس از اینکه دو کنتاکت با فشار انگشت به هم وصل می‌شوند، می‌بندد.


Townsend avalanche

تخلیه الکتریکی ناگهانی و موقتی که در اثر برخورد شدید یونها به یکدیگر بوجود می‌آید و باعث برخوردهای متوالی یونهای دیگر می‌شود.


TR-switch (TR-box)

کلید الکترونی که عموماً از یک لامپ گازی مولد قوس الکتریکی تشکیل شده است.


Trace

خط روشن رسم شده بر روی لامپ کاتدی که مسیر حرکت شعاع الکترونی را نشان می‌دهد.


Track

1- لبه یا حاشیه باریکی از نوار ضبط صوت یا حافظه کامپیوتر که اطلاعات روی آن ضبط می‌شوند.

2- شیار فرضی روی واسطه‌های مغناطیسی و نوار کاغذی.


Track circuit

مداری که از اتصال ریلها به یکدیگر به وجود می‌آید.


Track descriptor record

رکورد شاخص، رکورد مشخص کننده وضع یک شیار دیسک.


Track format

طرح شیار از نظر وضع ثبت اطلاعات در دستگاه کامپیوتر.


Tracking

1- روش کنترل مدارهای گیرنده رادیوئی برای اطمینان ا زمنظم بودن آنها در فرکانسهای معین.

2- دقت تنظیم حرکت قلم حکاکی در مسیر معین برای ساختن صفحه گرام.


Trailing edge

قسمت مهم اتلاف انرژی موج ضربه‌ای.


Transaction

تغییرات. عناصر اطلاعاتی لازم برای به روز رساندن و پرورش رکوردهای اصلی اطلاعات.


واسطه‌ای که روی آن اطلاعات مربوط به تغییرات ثبت شده است.


Transcribe

انتقال اطلاعات از یک واسطه به واسطه دیگر.


Transcriber

تجهیزاتی که اطلاعات ورودی یا خروجی حافظه کامپیوتر را به زبان مخصوص کامپیوتر عددی یا بالعکس ترجمه می‌کنند.


Transducer

وسیله‌ای که اطلاعات را از یک محیط (مثلاً وضعیت یک پیچ کنترل) به محیط دیگر (مثلاً سیگنالهای دیجیتال الکترونیکی) تبدیل می‌‌کند.


Transducteur

با علامت (R.T.C) هم نشان می‌دهند: قطعه‌ای است از جنس پیرو الکتریک که در فرستنده گیرنده فرمان از راه دور به کار می‌رود.


ارسال کپی یا انتقال اطلاعات از یک دستگاه به دستگاه دیگر.


Transfer characteristic

1- رابطه بین ولتاژ یک الکترود و شدت جریان در الکترود دیگر (لامپ الکترونی).

2- رابطه بین شدت درخشندگی و جریان سیگنال خروجی (لامپ کاتدی).


Transfer function

1- رابطه بین دو سیستم متغیر بطوری که با معلوم نمودن یکی از آنها بتوان مقدار دیگری را تعیین کرد.

2- رابطه بین ورودی و خروجی در یک سیستم فرمان.


Transfer rate

سرعت انتقال اطلاعات یا برنامه‌ها بین واحدهای تبدیل و واحد مرکزی.


Transfluxor

مدار یا هسته مغناطیسی دارای چندین پنجره و بازو که در حافظه کامپیوتر و کلیدها و لوازم کنترل بکار می رود.


Transform

تغییر شکل اطلاعات کامپیوتر بدون تغییر مفهوم آنها.