پیامی که بوسیله علائم الکتریکی فرستاده می‌شود.

الفباء یا زبانی که حروف و کلمات آن از خط و نقطه ترکیب شده‌اند.

سیستم ارتباطی برای مخابره پیام، با استفاده از علائم الکتریکی به شکل خط و نقطه یا حروف و اعداد قراردادی 

اسباب اندازه‌گیری کمیتهای فیزیکی از راه دور و با استفاده از علائم الکتریکی.

مخابره نتایج اندازه‌گیری به راه دور. اندازه گیری از فاصله دور و با کمک وسایل ارتباطی با سیم یا بدون سیم.

مسیر انتقال علائم اندازه‌گیری به راه دور.

ثبت یا ضبط نتایج اندازه‌گیری، روی فیلم یا نوار با استفاده از علائم الکتریکی از راه دور.

مکالمه از راه دور، روش انتقال صدا بوسیله جریان الکتریکی از نقطه‌ای به نقطه دیگر.

کابل تلفنی که از تعداد زیادی سیم‌های مسی با روپوش عایق ساخته شده است.

کانال یا مسیر انتقال علائم صوتی یا مکالمه.

مرکز ارتباطی که تمام سیم‌های تلفنی به آن منتهی شده و به یکدیگر مربوط می‌شوند.

دسته تلفن که فرستنده و گیرنده، یا دهنی و گوشی در آن نصب شده است.

با اتصال آن به یک شاخه یا یک فیش یک شماره تلفن را به شماره دیگر مربوط می کند.

گوشی، یا وسیله تبدیل نوسانهای الکتریکی به امواج صوتی.

تقویت کننده نوسانهای الکتریکی در نقاط مختلف مسیر ارتباط تلفنی.

دستگاه تلفن که شامل گوشی، میکروفون،‌ شماره‌گیر و زنگ که در اختیار مشترک تلفن قرار دارد.

میکروفون یا دهنی تلفن که امواج صوتی را به نوسانهای الکتریکی تبدیل می‌کند.

سیستم ارتباطی برای مکالمه و انتقال صدا از نقطه‌ای به نقطه دیگر، با استفاده از تبدیل امواج صوتی به نوسانهای الکتریکی و انتقال آنها با سیم یا بدون سیم به راه دور.

انتقال عکس یا تصویر به راه دور، بوسیله تجزیه آن به نقاط سیاه و سفید و تبدیل آنها به علائم الکتریکی عدسی " تلکسوپ" که فاصله کانونی آن زیاد است.

دستگاه چاپی که اطلاعات چاپ کردنی را مستقیماً از راه دور دریافت می‌کند.

پرورش اطلاعات وقتی کامپیوتر اطلاعات را مستقیماً از راه دور دریافت می کند.

سیستم ارتباطی که در آن یک ماشین تحریر بوسیله فرمان از دور بکار می افتد و پیامهای رسیده را بطور خودکار می‌نویسد.

نظاره از راه دور، با مشاهده تصویری که بوسیله تلویزیون تهیه و منتشر می شود.

انتشار و دریافت تصویر با کمک امواج الکترومغناطیس فرستنده، گیرنده و برنامه‌ایی که بصورت تصاویر ناطق پخش و دریافت می‌شود.

قطر نقاطی که تصویر به آنها تجزیه شده و به شکل سیگنالهای الکتریکی منتشر می‌شوند.

انتشار و دریافت هماهنگ تصویر و صدا بوسیله امواج الکترومغناطیس.

دوربین تلویزیونی که تصویر را به نقاط کوچک تجزیه کرده و سپس آنها را به علائم الکتریکی تبدیل می‌کند.

باند فرکانس مناسب و مخصوص پخش و انتشار تصویر یا برنامه تلویزیونی.

سیستم تلویزیونی که تصویر را مستقیماً روی وسیله تقطیع و پیمایش دوربین متمرکز می‌کند.

یکی از دو یا چند حوزه‌ای که بطور مساوی و متناوباً بوسیله شعاع‌های الکترونی روی صفحه تصویر تلویزیون پیموده می‌شود.